ملی کالا محصولات ایرانی سایتی برای نیازمندیهاودانستنیهای روز

غزل سی و ششم حافظ تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست غزل سی و ششم حافظ تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست
^Back To Top

تلگرام ملی کالا

تلگرام ملی کالا

غزل سی و ششم حافظ

تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست

دل سودازده از غصه دو نيم افتادست

چشم جادوی تو خود عين سواد سحر است

ليکن اين هست که اين نسخه سقيم افتادست

در خم زلف تو آن خال سيه دانی چيست

نقطه دوده که در حلقه جيم افتادست

زلف مشکين تو در گلشن فردوس عذار

چيست طاووس که در باغ نعيم افتادست

دل من در هوس روی تو ای مونس جان

خاک راهيست که در دست نسيم افتادست

 

همچو گرد اين تن خاکی نتواند برخاست

از سر کوی تو زان رو که عظيم افتادست

سايه قد تو بر قالبم ای عيسی دم

عکس روحيست که بر عظم رميم افتادست

آن که جز کعبه مقامش نبد از ياد لبت

بر در ميکده ديدم که مقيم افتادست

حافظ گمشده را با غمت ای يار عزيز

اتحاديست که در عهد قديم افتادست

 بیت اول : تا سر زلف تو بازیچه دست نسیم صبا شده، این دل شیدایی من از رشک و اندوه دو پاره گشته است.

بیت دوم : سیاهی چشم جادوگر تو به مانند رونوشت نسخه سِحراست. منتها به اشتباه نوشته شده و به صورت چشم بیمار و نسخه نادرست درآمده است.

بیت سوم : درمیان دایره زلف تو خال چهره‌ات به مانند نقطه سیاهی است که در حلقه (ج) نشسته باشد.

بیت چهارم : می‌دانی حال زلف مشکین تو درچهره بهشتی‌ات به چه می‌ماند؟ به طاووس مستی که در باغ مینو خرامان باشد.

بیت پنجم : در آرزوی دیدار و استشمام بوی تو، دل من چون خاک راهی در دست اراده نسیم افتاده است.

بیت ششم : این پیکر ناتوان و این قالب تن من بر کوی تو چنان به خاک در افتاده که هرگز نمی‌تواند برخیزد.

بیت هشتم : آن کسی که به جز حریم کعبه مقیم جای دیگری نمی‌شد دیدم که در هوای لب میگونت بر در میخانه رحل اقامت افکنده است.

بیت نهم : ای یار عزیر، حافظ دل از دست داده تو از روز ازل با غم فراقت عهد الفت و اتحاد بسته تا از هم جدا نشوند.

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن

بحر غزل: رمل مثمن مخبون مسبع

عماد فقیه:

دلم از تیغ فراقت به دو نیم افتاده است

در میان غمت از غصه چو میم افتاده است.

قبلا در شرح غزلی گفته شد که تعداد غزلهای صرفاً عاشقانه و بدون ایهام حافظ معدود و مربوط به دوران شباب عمر اوست و این غزل یکی از آنهاست.

شاعر دراین غزل به استقبال غزل عماد فقیه در مطلع بالا رفته است. مصراع اول مطلع عماد فقیه بسیار بلیغ و زیباست اما حافظ از ترکیب مصراع دوم چندان راضی نبوده و دلی را که از فرط غصه به مانند میم خمیده شود نپسندیده و می‌بینم که دل حافظ به صورت مناسبتری به دو نیم می‌شود! به این معنا که از آنجایی که مقصود از سر زلف همان سر زلفین است حافظ می‌فرماید همانطور که زلفهای تو به صورت دو بخش، در دو طرف چهره‌ات در دست نسیم و به حالت اهتزار درآمده است دل سودایی من هم به همان صورت به دو نیم تبدیل شده است.

در بیت دوم معانی متفاوت یک کلمه (سقیم) در کنار مضمون چشم جادویی با ظرافت ادبی به کار گرفته شده است. شاعر می‌فرماید سیاهیی مردم چشم تو عین سیاهی مسوده و رونوشت نسخه دستنویس سحر و جادوست با این تفاوت که این نسخه یعنی نسخه چشم تو (سقیم) افتاده است و می‌دانیم که کلمه سقیم هم به معنای بیمار و هم به معنای نادرست می‌باشد. شاعر می‌خواهد بگوید که هرچند سیاهی چشم جادوگر تو به مانند سودا رونوشت نسخه مکتوب سحر است اما تفاوتی هم با آن دارد و آن اینکه این نسخه سقیم (یعنی نادرست افتاده) به صورت سقیم یعنی بیمار درآمده است و در واقع هر دو معنای یک کلمه را برای چشم به کار می‌گیرد. این گونه خلاقیتها که در کمال بلاغت و به صورت موجز در بیتی مشاهده می‌شود دلیل زبردستی و نبوغ شاعر است و سبب می‌شود که همه سرهای مدعیان شعر و شاعری در طول قرون در پیش این ابرمرد نابغه به حالت تسلیم فرود آید.

در بیت سوم برای آنکه پاسخ (میم) قافیه عماد فقیه داده شده باشد پای حرف (ج) را به میان می‌کشد و می‌فرماید در میان نیم دایره سر زلف تو که با پیچش خود در کنار چهره‌ات سرفرو هشته خال سیاه رخ زیبای تو مشهود است و به مانند نقطه‌یی است که در وسط دایره (ج) نهاده باشند و انصافاً این تشبیه به مراتب از تشبیه قد خم شده میم مانند دل بهتر به دل می‌نشیند.

در بیت چهارم این غزل، در درجة اول به نظر می‌رسد که چرا زلف سیاه معشوقه به طاووس رنگین مانند شده است؟ هرچند خرامیدن طاووس مست با جنبش زلف دردست نسیم مشابهت تامه دارد لیکن صفت سیاهی مشک مانند زلف که با صراحت قید شده با طاووس چندان وافی به مقصود نیست. باید گفت که در مصراع دوم این بیت، آنجا که شاعر می‌فرماید: به مانند طاووسی است که در باغ بهشت می‌خرامد منظور ضمنی او یادآوری روایت مشهوری است که شیطان چون از بهشت رانده شد برای آنکه انتقام خود را از آدم که در بهشت جای داشت و به سبب خلقت او و عدم تمکین شیطان و سجده نکردن او از این مخلوق تازه بگیرد، روزی در کنار در بهشت ماری را دید پس از در تملق درآمده به او گفت من تمام جاها را سجده کرده‌ام به جز سر تو را و بدین طریق وارد سرمار شده و به او تلقین کردکه به داخل بهشت بخزد و به پای طاووس باغ بهشت که آزادانه مشغول خرامیدن است بپیچد. مار چنین کرد و در زیر بالهای طاووس پنهان شده و با او به داخل باغ بهشت رفت و در آنجا شیطان موفق شد تا آدم و حوا را اغوا کرده و به خوردن میوه ممنوعه وا دارد. پس مقصود حافط از طاووس همان طاووسی است که حامل مار است و مشغول خرامیدن در باغ بهشت و این تشبیه در حد کمال زیبایی است که منطوق کلام چنین است که زلف مشکین تو در دو طرف بهشت چهره تو به مانند ماری است که به صورت طاووس مشغول خرامیدن است. حافظ به خوبی آگاه است که تشبیه زلف یار به مار و عقرب سبب دلزدگی شنونده می‌شود و مورد قبول اذهان لطیف و مشکل پسند همگان نیست به ناچار به نحوی نام طاووس و باغ بهشت را به میان می‌کشد که این روایت متبادر به ذهن خواننده شده و او را به لذت وادارد. شاعر در بیت ششم پس از آنکه خود را زمین خورده و افتاده کوی یار قلمداد کرده است بلافاصله در بیت هفتم به تشبیه بسیار زیبایی متوسل می‌شود آنجا که می‌فرماید ای عیسی صفت، من چون استخوان پوسیده‌یی درسر کوی تو افتاده‌ام و هر آینه اگر از کنار من بگذری و سایه قد رعنای تو بر من افتد به مانند روحی که در کالبد مرده‌‌یی دمیده شود از نو جان خواهم گرفت و این تشبیه نیز بسیار تحسین‌آور است.

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان

تعبیر و فال حافظ

اجر ثوابی را که کرده اید زود خواهید دید. نشانه هایی از یار هویدا شده برای رسیدن به او جور خواهید کشید. بیماریتان خیلی زود درمان می شود نگران نباشید. به سفر زیارتی می روید و در آنجا گمشده ی دل خودتان را می یابید و با خدای خودتان پیمان می بندید

 

غزل اول حافظ ( غزل 1 حافظ )       غزل بیست و یکم حافظ ( غزل بیست و یکم حافظ )

غرل دوم حافظ ( غزل 2 حافظ )      غزل بیست و دوم حافظ ( غزل بیست و دوم حافظ )

غزل سوم حافظ ( غزل 3 حافظ )       غزل بیست وسوم حافظ غزل (غزل23حافظ)

غزل چهارم حافظ (غزل 4 حافظ )      غزل بیست و چهارم حافظ ( غزل 24 حافظ )

غزل پنجم حافظ (غزل 5 حافظ )        غزل بیست و پنجم حافظ ( غزل 25 حافظ )

غزل ششم حافظ ( غزل 6 حافظ )       غزل بیست و ششم حافظ ( غزل 26 حافظ )

غزل هفتم حافظ (غزل 7 حافظ )         غزل بیست و هفتم حافظ ( غزل 27 حافظ )

غزل هشتم حافظ (غزل 8 حافظ)         غزل بیست و هشتم حافظ ( غزل 28 حافظ )

غزل نهم حافظ ( غزل 9 حافظ)           غزل بیست و نهم حافظ ( غزل 29 حافظ )

غزل دهم حافظ (غزل 10 حافظ)          غزل سی ام حافظ ( غزل 30 حافظ )

غزل یازدهم حافظ ( غزل 11 حافظ )     غزل سی و یک حافظ ( غزل 31 حفاظ )

غزل دوازدهم حافظ ( غزل 12 حافظ )   غزل سی و دو حافظ ( غزل 32 حافظ )

غزل سیزدهم حافظ ( غزل 13 حافظ )    غزل سی و سه حافظ ( غزل 33 حافظ )

غزل چهاردهم حافظ (غزل 14 حافظ)      غزل سی و چهارم حافظ ( غزل 34 حافظ)

غزل پانزدهم حافظ ( غزل 15 حافظ )     غزل سی و پنجم حافظ ( غزل 35 حافظ )

غزل شانزدهم حافظ (غزل 16 حافظ )

غزل هفدهم حافظ ( غزل 17 حافظ )

غزل هجدهم حافظ ( غزل 18 حافظ )

غزل نوزدهم حافظ ( غزل 19 حافظ )

غزل بستم حافظ ( غزل 20 حافظ )

غزل بیست و هفتم(غزل حافظ27)

غزل بیست وهشتم (غزل حافظ28)

غزل سی وچهارم(34غزل حافظ)

منبع :  ملی کالا

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

Copyright © 2015. ملی کالا  Rights Reserved.