غزل سی و پنجم حافظ
***برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست
میان او که خدا آفریده است از هیچ
دقیقهایست که هیچ آفریده نگشادست
به کام تا نرساند مرا لبش چون نای
نصیحت همه عالم به گوش من بادست
گدای کوی تو از هشت خلد مستغنیست
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست
اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
اساس هستی من زان خراب آبادست
دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ
کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست ****
تفسیر ابیات حافظ
بیت 1-اى واعظ،پى كار خود برو،اين چه فرياد بوده كه به راه انداختهاى؟ومن،دل از دست دادهام،تورا چه شده
بیت 2-كمر او كه گويى خداوند آن را از هيچ آفريده،رمزى است كه هيچ آفريدهاى به آن پى نبرده و گره رمز را نگشوده است.
(این بیت دارای اغراق میباشد و لطيف شاعرانهاى بوده که در توصيف باريكى كمر يار.كمر او آن قدرباريك است كه گويى خدا آن را از هيچ آفريده است.جناس زيباى كلمهى«آفريده»نيز شايان توجه داشته است.)
بیت 3-تا لب او،مرا مانند ناى به آرزو نرساند،نصيحت تمامى مردم در گوش من مثل باد بىاثر بوده.
بیت 4-گداى كوى تو از هشت بهشت بىنياز و اسير عشق تو از هر دو عالم آزاد میباشد.
بیت 5- گر چه مستى حاصل از شراب عشق،مرا از خود بىخود و وجودم را ويران كرده ولى پايهى هستى واقعى و پايدار من از همين مستى و خرابى است.
بیت 6 -اى دل،از بيداد و ستم يار شكوه مكن؛زيرا كه او همين را لايق تو دانسته و هر چه او بخواهد وانجام دهد،عين عدل و داد بوده است
بیت 7-اى حافظ،برو و افسانه و افسون براى من مخوان،كه من از اين افسانهها و نيرنگها بسيار به ياد دارم.
( در این بیت افسون دميدن،يعنى خواندن وردهاى مخصوص جادوگرى و دميدن آن بر شخص مورد نظربراى جادو كردن و فريفتن او.افسانه خواندن هم به كنايه يعنى فريفتن مخاطب.با سخنان بىاساسبه طور كلى معشوق،در قبال سخنان شاعر در شش بيت نخست،به او پاسخ داده كه اين سخناندر حال ما تأثيرى ندارد.براى من قصّه و افسانه مخوان)
تفسیر فال حافظ
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
بشارت بادت ای دوست که دست به هر چه بزنی طلا می شود. کسب و کارت رونق می گیرد. عجله کن وقت دارد می گذرد، دقیقه ها و ثانیه ها هم باید برایت مهم میباشند.
از دو دلی خلاصی خواهی پیدا کرده و راه درست برایت روشن می شود. از جور زمانه ناله نکن که از این به بعد همه چیز نصیبت می گردد.
غزل اول حافظ ( غزل 1 حافظ ) غزل بیست و یکم حافظ ( غزل بیست و یکم حافظ )
غرل دوم حافظ ( غزل 2 حافظ ) غزل بیست و دوم حافظ ( غزل بیست و دوم حافظ )
غزل سوم حافظ ( غزل 3 حافظ ) غزل بیست وسوم حافظ غزل (غزل23حافظ)
غزل چهارم حافظ (غزل 4 حافظ ) غزل بیست و چهارم حافظ ( غزل 24 حافظ )
غزل پنجم حافظ (غزل 5 حافظ ) غزل بیست و پنجم حافظ ( غزل 25 حافظ )
غزل ششم حافظ ( غزل 6 حافظ ) غزل بیست و ششم حافظ ( غزل 26 حافظ )
غزل هفتم حافظ (غزل 7 حافظ ) غزل بیست و هفتم حافظ ( غزل 27 حافظ )
غزل هشتم حافظ (غزل 8 حافظ) غزل بیست و هشتم حافظ ( غزل 28 حافظ )
غزل نهم حافظ ( غزل 9 حافظ) غزل بیست و نهم حافظ ( غزل 29 حافظ )
غزل دهم حافظ (غزل 10 حافظ) غزل سی ام حافظ ( غزل 30 حافظ )
غزل یازدهم حافظ ( غزل 11 حافظ ) غزل سی و یک حافظ ( غزل 31 حفاظ )
غزل دوازدهم حافظ ( غزل 12 حافظ ) غزل سی و دو حافظ ( غزل 32 حافظ )
غزل سیزدهم حافظ ( غزل 13 حافظ ) غزل سی و سه حافظ ( غزل 33 حافظ )
غزل چهاردهم حافظ (غزل 14 حافظ)
غزل پانزدهم حافظ ( غزل 15 حافظ )
غزل شانزدهم حافظ (غزل 16 حافظ )
غزل هفدهم حافظ ( غزل 17 حافظ )
غزل هجدهم حافظ ( غزل 18 حافظ )