خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران بوده(برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است.یکی از غزل های زیبای اوست:
غزل دوم حافظ
صلاح کار کجا و من خراب کجا**
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا**
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس**
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا**
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را**
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا**
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد**
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا**
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست**
کجا رویم بفرما از این جناب کجا**
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است*
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا**
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال**
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا**
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست**
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا**
تفسیر غزل دوم حافظ
یکی دیگر از غزلهاي رندانه حافظ بشمار امده كه شاعر گستاخانه از مستی و می خوارگی، عشقورزي و تحمّل سختيها، سخن رانده شده و بدين شيوه، تضادهاي انديشگی و رفتاری مردم عصر خیش را را فاش مینموده و عكسالعملهاي رندان آزاده را در مقابل آنها نشان داده است
ایشان رند با مستي، مصلحتگرايي رياكارانه را نفي کرده و با سماع و شراب، زهد و صلاح و تقواي دروغين را محكوم ساخته است و از صومعه و خرقهپوشان ريايي آن، به دير مغان و شراب پناه ميبرد. او ظاهرپرستان دلمرده را چراغهايي بينور ميخواند و آنان را مردمي ميداند كه قادر به ديدار معشوق و نور حقيقت نبوده اند و با عشق مجازي خود به زنخدان و ظاهر معشوق، به چاه گمراهي افتاده اما درحاليكه عاشق حقيقي يعني رندان بيقرار و خواب و بيصبر و بيادّعا و توقع، خاك پاي معشوق را سرمه چشم خويش ساخته شده و از درگاه معشوق قدمي، دور نکرده است.
در همه بيتها تجانس صداي هجاي بلند «آ» و صداي «س: ص» وجود دارد، به علاوه در اكثر ابيات نوعي تقابل و تضاد معنايي و تصويري وجود داشته است
معانی بيتهای غزل:
بيت 1دور باد از من رند، صلاح و مصلحتانديشی و حفظ ظاهر (من رند كجا بوده که و صلاح و مصلحتانديشي كجاست. من رند اصلاً مصلحتانديش نيستم و نگاه كن كه تفاوت راه مصلحتانديشان )زاهدان ظاهرپرست و من رند، از كجاست تا به كجا. با تعجّب بنگر و نگاه كن، فعل ربطي «است» در مصراع دوم به صورت قرینه لفظی حذفگردیده
بيت 2: صلاحانديشي و تقواي ظاهري اين صومعهنشينان، هيچ نمیباشد و ربطي با عمل و انديشههاي من رند، ندارد، آنان شيفته مجلس موعظهاند و من دلداده شنيدن نواي رباب! (این بیت طنز دارد).
بيت 3: دلم از صومعه و خرقهپوشان رياكار آن گرفته شده و بنابراين براي دور شدن از آنها راه دير مغان را كه شراب ناب در آن است، به من نشان دهد را در پی میگیرم. (صومعه و خرقهپوشانش، در مقابل دير مغان و شرابش قرار گرفته).
بيت 4: روزگار وصل - كه يادش بخير باد که سپري شده و امروز ديگر نه از ناز مهربانانه و نه از سرزنشهاي قهرآميز وتو اي معشوق از تو هیچ خبر و نشاني نيست.
بيت 5: رقيبان دشمنخو، با دلهاي تاريك و چون چراغ مردهاي كه دارند، قدر جمال زيباي تو را كه همچون آفتاب درخشان، نميشناسند. کسیکه در مسیر دینداری، دشمن عبادت عاشقانه میباشد و راه دیگری را برای خود انتخاب نموده، هیچ بهرهای از جلوات روی دوست ندارد تا جانش در مسیر دینداری شعلهور گردد بلکه عبادات او همانند شعلهی چراغی است که هیچ نوری نداشته است
بيت 6: اي دل من: به ظاهر و زيبايي ظاهري چانهي معشوق كه به زيبايي سيب بوده، دل مبند كه در آن چانه، چال و چاهيست كه موجب هلاك تو خواهد شد (چاه، كنايه از فرورفتگي زنخدان معشوق میباشد) بنابراين با عشق ورزيدن به ظاهر معشوق با اين همه شتاب، خود را به چاه گمراهي نینداز
بيت 7: وقتي كه خاك درگاه تو، سرمه چشم و مايهي بينايي ماست، خود تو بگو كه ما از درگاه تو به كجا ميتوانيم رفته. (نميتوانيم به هيچ جاي ديگر برويم).
بيت 8: از من: ( منظورحافظ است) توقع آرامش و خواب نداشته و با عشق تو براي من هرگز قرار و صبر و آرامشي وجود ندارد.ا ز سالکی که در مسیر عشق الهی ره پیموده باشد، انتظار آرام و قرار و سرو سامان داشتن، انتظار بیهودهای میباشد.
نتیجه فال:
سود جویی فردی را کنار گذاشته و با توکل برخدا وارد عمل شو
بررای رسیدن به هدف خواب و رویا را کنار بگذار و تقوی پیشه کن. عجله و شتاب به خرج نده، صبور باش و روزگار وصال نزدیک است