از اماکن تاریخی ودیدنی استان فارس تخت جمشید یا پارسه به معنای «شهر پارسیان» میباشد و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی پارسهشهر) خواندهاند این مکان تاریخی در۱۰کیلومتری شمال شهرستان مرودشت، شمال استان فارسی ۵۷کیلومتری شمال شرقی شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.
نام های دیگر این مجموعه تاریخی پرسپولیس، پرسهپلیس، هزارستون، صدستون و یا چهلمنار است .اولین کاوشهای علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد آلمانی در ۱۹۳۱ صورت گرفته وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده است. این مکان ، نام یکی از شهرهای باستانی ایران میباشد.
نام این مکان در زمان ساسانیان به تخت جمشید سَت ستون (صد ستون) میگفتند. صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابههای پارسه عبور میکردند، تصاویر حکاکی شدهی تخت شاهی را میدیدند که روی دست مردم بلند شده و از آنجا که نمیتوانستند خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگها را بخوانند، میپنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کردهاست: جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد، اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش میکشیدند . "سوی تخت جمشید بنهاد روی چو انگشتری کرد گیتی بر اوی". به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهاده اند. بعدها که باستانشناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بودهاست. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطورهای ایران مینامند .
که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ پادشاهی ایران در زمان امپراطوری هخامنشیان بوده در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده که به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده است. در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید جمع میشدند و هدایایی را به شاه پیشکش میکردند.در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز و بنیان گذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به گسترش آن افزودند.
کتیبه بزرگ داریوش بزرگ بر دیوار جبهه جنوبی تخت قرار دارد و بسیاری از آگاهیهای موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگنبشتهها و فلزنوشتههایی در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحهها آن حکاکی شده. سامنر برآورد کرده که دشت تخت جمشید شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهی هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشته . باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار متاسفانه نابود نمود.
با اینحال ویرانههای این مکان هنوز هم برپا است و باستان شناسان از ویرانههای آن نشانههای آتش و هجوم را تأیید میکنند.این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهی ایران در میراث جهانی یونسکو است
.پادشاهان ساسانی نیز کتیبههایی در تخت جمشید بر جای گذاشتهاند پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم میشمردند و آن را هزار ستون و یا چهل منار میگفتند و با شخصیتهایی چون سلیمان نبی و جمشید ارتباطش میدادند. عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید دو کتیبه به خط کوفی بر جای گذاشته است. همچنین کتیبههای دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید یافت شده که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است.در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار گرفته و در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ ٫ خشایارشا ٫ اردشیر یکم و داریوش دوم واقع شده آرامگاه پنجمی هم وجود دارد که نیمه کاره باقیمانده و احتمالاً متعلق به داریوش سوم بوده است البته اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد. ،. آرامگاههای اردشیر دوم و سوم در کوهپایه شرقی تخت جمشید کنده شده ..
ارتفاع از سطح دریا تخت جمشید ۱۷۷۰ متر میباشد. طرف شرقی این مجموعه کاخها بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر در درون جلگه مرودشت پیش رفته تخت جمشید بر روی صفّه یا سکوی سنگی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهی مردوشت واقع شدهاست. ابعاد تخت جمشید ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی)، ۴۳۰ متر (جبهه شرقی)، ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی) میباشد.
همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس در آتن با عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس است. وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است.قدیمیترین بخش تخت جمشید بر پایهی یافتههای باستانشناسی مربوط به سال ۵۱۸ پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشتنوشتههای کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهی کارگری نیز استفاده میکردند مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، با یک واحــد پـول بابلی به نام شکــل سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند
اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت بوده همچنین کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملت های مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . ساخت این مجموعهی بزرگ و زیبا و بی نظیر بنا به روایتی در سال 512 قبل از میلاد آغاز و ۱5۰ سال به طول انجامید.یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستونها به فاصلهی بین دو ستون نسبت طلایی دارد. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارداین نشانگر هنر ایرانیان باستان در معماری است و شکوه و ظرافت معامری ایرانی را در قرن ها نشان داده.
معماران، هنرمندان و متخصصان در ساخت تخت جمشید از ملل مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشیان مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان هتشکیل میشدند.این مجموعه شامل هفت كاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلكانها، ستونها، و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد كه به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند. در حدود 200 سال شاهان هخامنشی در این کاخ ها زندگی نمودند وبیش از 20 ساتراپی را اداره می کردند.
سلسله هخامنشی توسط کورش کبیر تاسيس و داریوش به آن جان می بخشد به طوری که اصولی که داریوش ابداع می کند تا انتهای حیاط هخامنشی پا برجا می ماند. تا اینکه توسط شاه مقدونی مورد هجوم قرار می گیرد و نابود می شودبا گذر زمان تعدادی از ستونهای دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و سر پا ماندهاند. آنها در نگاه اول یکپارچه به نظر میرسند اما در حقیقت تکهتکه هستند و روی هم سوار شدهاند. راز پایداری آنها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکهها جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شدهاند و سرب بکار رفته علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشته و سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمیشود، این همان نقشی است که در ساختمانهای امروزی و مدرن بر عهده فنر لای ستونها گذاشته میشود برای روی هم گذاشتن سنگهای غظیم ملاتی به کار برده نشده و دو سطح برهم چسبیده را چنان میتراشیدهاند که صاف میشده و به خوبی روی یک دیگر سوار میگشتهاند، فقط قسمت میانی دو سطح را زبرهتراش باقی میگذاردهاند تا هر دو سطح خوب به هم چسبیده شوند. برای پیوستن سنگها، علائم زیادی به کار بردهاند.
مثلاً روی ستونی که میخواستند به پا کنند، چند علامت یکسان بر لبه قطعات مجاور هم، پیش از آن که بالا برده شوند، حک میکردند و این نقاط در سوار کردن قطعات بر روی هم میافتادند و خط دلخواه و طرح مورد نظر را درست میکردند. بر ای پیوستن چند راه انجام میگرفت، یکی قفل و جفت بود، که قسمتی از یک تخته سنگ را برجسته ساخته و به همان نسبت یک گودی در تخته سنگ دیگر میکندند و دو سنگ را به هم میچسباندند، اماراهی که بیشتر مورد استفاده در ان زمان قرار میگرفته این بود که در دو سنگ مجاور را دو گودی همانند و مرتبط میکندند و آنها را با میله آهنی به هم بسته و روی آن سرب مذاب ریخته و صیقل میدادند، این بستها به صورت دم چلچلهای، استوانه، قلمی و سرتبری ساخته میشدند
.از بخشهای مهم کلی بنا: کاخهای رسمی و تشریفاتی تخت جمشید (کاخ دروازه ملل )،سرای نشیمن و کاخهای کوچک اختصاصی ، خزانهی شاهی،دژ و باروی حفاظتیو پلکانهای ورودی سکو و دروازهی خشایارشا است،در توصیف این بنای باشکوه میتوان گفت قسمت ورودی سکو، دو پلکان وجود دارد که در روبروی یکدیگر در بخش شمال غربی مجموعه قرار گرفته این پلکانها از هر طرف یکصدو یازده پلهی پهن و کوتاه به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر دارند. بر خلاف عقیدهی بسیاری از مورخین مدعی بودند ارتفاع کم پلهها به خاطر این بوده که اسبها نیز بتوانند از پلهها بالا روند، پلهها را کوتاهتر از معمول ساختهاند تا راحتی و ابهت میهمانان که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته شده در هنگام بالا رفتن حفظ شوند. بالای پلکانها، بنای ورودی تخت جمشید، دروازه بزرگ یا دروازهی خشایارشا یا دروازه ملل، قرار گرفت.
ارتفاع این بنا به ۱۰ متر میرسد. این بنا یک قسمت ورودی اصلی و دو خروجی داشته که امروزه بقایای دروازههای آن برجاست. بر دروازهی غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده ،این دروازهها در قسمت فوقانی با شش کتیبهی میخی تزیین یافتهاند. این کتیبهها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان میکند که: "هر چه بدیده زیباست به خواست اورمزد انجام پذیرفتهاست" .دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار گرفته و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا، یا کاخ بزرگ بار قرار دارد .
کاخ هایی که در این مجموعه قرار دارند عبارتند از :کاخ آپادانا در شمال و شرقی دارای دو مجموعه پلکان است که پلکانهای شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شدهاند، نقوش حجاریشدهای را در دیوار کنارهی خود دارند. پلکان رو به شمال نقشهایی از فرماندهان عالیرتبهی نظامی مادی و پارسی دارند در حالی که گلهای نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده.این کاخ دارای سنگنگاره ای برای نشان دادن هدیهآوران لودیهای که در حال حمل پیشکشهای خود برای پادشاه هخامنشی میباشند و این سنگنگاره در یکی از پلکانهای کاخ آپادانای تخت جمشید سنگتراشی شدهاست.کاخ آپادانا از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید بحساب می اید.
این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا گردید برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشدهاست. این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط مییابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل است.کاخ دیگر این مجموعه کاخ تچر است :تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی است.
این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده. روی کتیبهای آمده:"من داریوش این تچر را ساختم." این کاخ یک موزه خط به شمار میرود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستونها از نمای جلوییهای مصری استفاده شده.قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده وکاخ روی صفهای به بلندی ۲٬۴ متر ساخته که مساحت کاخ ۲۹ در ۴۰ متر و اتاق مرکزی آن مربعی به ضلع پانزده متر است. 12ستون در آن به کار رفته که چارچوب درها با نقش برجستههایی تزیین گردیده که پادشاه و دو ملازمش را به تصویر میکشد که یکی سایه بان و دیگری شال شاه راحمل میکند. نقش برجستههای راه پلهای دیگر، خدمتکاران را در حال بردن حیوانات و ظرفهای سرپوشیده برای برپایی ضیافت نشان میدهند. قرنیزهای گچبری شده زیبا از روی نمونهی مصری و سنگهایی که مانند آیینه صیقل یافتهاند، از جملهی بخشهای استثنایی این بنا بشمار می آیند.
بنا بر نظر کرفتر، احتمالأ در جنوب کاخ داریوش باغی وجود داشته .کاخ دیگر تخت جمشید کاخ هدیش است این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده در مرتفعترین قسمت صفهیتخت جمشید قرار گرفته. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. هدیش به معنای جای بلند است و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بوده نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبیترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوهاست.احتمال میرود آتشسوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنیها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی این مکان را به اتش کشیدند. رنگ زرد سنگها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگها به خاطر حرارت بوده.
اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون متاسفانه بخاطر ویرانی شدید اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند.
کاخ ملکه:این کاخ تاریخی توسط خشایارشا ساخته شده و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار گرفتهو بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرقشناس مشهور، پروفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهی مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته.
کاخ سهدر وبا نام های دیگری مانند تالار شورا، دروازه شاهان، سهدروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تختجمشید قرار دارد. این کاخ توسط سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه مییابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی و یا سه دری نیز میخوانند. چون بر پلکانهای این کاخ، نجیبزادگان پارسی را نقش کردهاند که به حالتی دوستانه و غیر رسمی، برای ملاقات فرمانروا میروند و نیز به سبب نوع کاربری و موقعیت کاخ، گاهی آن را تالار شورا نیز نامیدهاند.
پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت میدادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته.کاخ دیگر کاخ صدستون میباشد این کاخ دارای وسعت حدود ۴۶۰۰۰ فوت مربع (حدود ۴۳۰۰ متر مربع) با سقف بهوسیلهی صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشتهاند، بالا نگه داشته میشده بزرگترین کاخ تخت جمشید بحساب می اید که حتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده اند.
کاخ شورا:به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی نیز میگویند. احتمالاً گفته شده شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت میپرداخته و با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازهها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج میشده. به این دلیل به این جا کاخ شورا میگویند که در اینجا دو سرستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری دیده نمیشود و سر انسان سمبل تفکر است
ساختمان خزانهی شاهنشاهی شامل یک تالار ۹۹ ستونی، یک تالار صد ستونی، تعدادی سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. مجموعه ساختمانهای خزانه توسط حصاری ضخیم و خیابانی پهن از مابقی قسمتها جدا میشده.
بر اساس روایت مورخین یونان باستان پس از سقوط تخت جمشید اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه تخت جمشید را که بزرگترین خزانه هخامنشیان بوده با سه هزار شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داده. خزانه به فرمان داریوش بزرگ بنا شد و خشایارشا در آن اصلاحاتی به عمل آورده اکثر ظروف، مجسمهها و به خصوص هشت لوح سنگی معروف خشایارشا از این محل به دست آمده.در حفاریهای علمی گذشته در این محل نیز تعداد زیادی الواح گلی به خط میخی و زبان عیلامی وزبان باستانی مربوط به دستمزد کارگران به دست آمدهاست.مجلس بارعام شاهی که در همین محل کشف شده، خشایارشا (نه داریوش بزرگ که پیشتر میپنداشتند) را نشان میدهد که با لباس تمام رسمی بر تخت نشسته در حالی که عصای شاهی را در دست راست خود گرفته و گل نیلوفر آبی (لوتوس) را که نشانهی شاهان هخامنشی است در دست چپ خود نگه داشته است. پشت سر شاه ولیعهد با گل نیلوفر آبی در دست چپ ایستاده و دست راست خود را باحالت احترام بالا نگاه داشته. سپس یکی از خواجگان دربار و بعد از او اسلحهدار شاه ایستاده ودر مقابل شاه دو عودسوز قرار دارند و رییس تشریفات به حالت احترام گزارش میدهد. مراسم زیر یک شادروان (چادر سلطنتی) انجام میگرفته که در اطراف آن چهار نگهبان حضور دارند.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده جایگاه اصلی این نقش، بخش مرکزی پلکان آپادانا بودهاست. تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستش گاه بوده که دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته است و گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشنهایی بوده که در آن زمان برگزار می شده جشن های مهم جشنهای مهرگان و اعیاد نوروز به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره وجود داشته ظروف و مجسمههای بسیار ناب، اثاث گرانقیمت، نیمکتهای زرین، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها و....نگهداری میشده که در نهایت با حمله اسکندر مقدونی همه این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه حریق شد
.اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند.تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده . دشت سرسبز مرودشت سقفهای بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای گشاده و پنجرههای متعد د هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل وخنک نگه میداشته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پردههای ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته همچنین د ارای سیستم آب و فاضلاب بوده ومجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد .
نکته ی متاسفانه سخت و غیر قابل باور این واقعیت است که مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد.بعد از غارت های بسیار این شکوه غظیم تعداد محدودی از این جواهرات باقی مانده در موزه ملی ایران نگهداری می شود.