چشم زخم گونهای از بدخواهی بوده وبه گونهای در بسیاری از فرهنگها این عقیده وجود داشته شخص شور چشم میتواند عامل بدشانسی یا صدمه به دیگرانی که با مورد نفرت یا دشمن فردی می شود که این عمل چشم زدن یا نظر زدن هم نامیده میشود و در مقابله با آن طلسمهایی ابداع می شود که نظرقربانی خوانده شد و این اصطلاح اشاره بر این داشته که صدمات و بداقبالیهای وارده از طریق نگاه دشمنانه یا بدخواهانه به دیگران وارد می شود.
عقیدهای بسیاری از فرهنگها را بر آن داشته تا به دنبال اقدامات پیشگیرانه در برابر آن بوده و این عقیده به گونههای مختلف در سراسر جهان مانند اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا پراکنده است و اصل این موضوع و شدت اهمیت آن در فرهنگهای مختلف، تفاوت بسیاری با هم داشته و بیشترین تاثیرپذیری از آن در خاور میانه می بوده و به گونهای که گردنآویزها و لوازم زینتی منزل که در جلوگیری از چشم زخم کاربرد داشته و یکی از سوغات و یادگاریهایی بوده که گردشگران از کشورهای ترکیه، ایران و افغانستان با خود بهمراه داشته .
اشاره چشم زخم درقرآن
در قرآن اشاره مستقیمی به چشم زخم وجود نداشته اما برخی آیات از جمله آیه و ان یکاد را بعضی از مفسران به این قضیه مربوط میدانند و بعضی دیگر نیز آن را به چشم زخم کاملاً بیارتباط دانسته اند و در احادیث این موضوع به صراحت بیان گردیده و از جمله حدیث مشهوری از پیامبر اسلام میگوید: «چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار میدهد.»(بحارالانوار، ج 63، ص 26)
با این وجود بعضی از اعتقادات در این مورد از نظر اسلام در زمره خرافات قرار داشته و از جمله ارتباط داشتن این نیروی مخرب با حسادت در هیچ کجا در این باره اشاره قرار نگرفته و نیز راه مقابله با آن تنها دعا کردن دانسته شده : یاد خداوند، گفتن «تبارک اللّه احسن الخالقین»، «امنتُ باللّه و صلی اللّه علی محمد و آله» قرائت سوره هایی مانند : «ناس» و «فلق» و «آیةالکرسی» در ورقهای و به همراه داشتن آن، 3 مرتبه ذکر «ماشااللّه لاحول ولا قوة الا باللّه العلی العظیم» و بنابراین سایر اعمالی که برای این منظور انجام میشود (مثل شکستن تخم مرغ یا زدن ان به تخته بوده )اما این کار از نظر اسلام خرافی بوده و اعتقاد به چشم زخم همواره بر آن بوده که تنها بعضی از افراد استثنایی مثلاً در هر شهر یکی دو نفر دارای چنین خاصیتی می باشند و میتوانند دیگران را چشم بزنند، اما گسترش چنین اعتقادی به همه افراد، زمینی بدبینی شهروندان به یکدیگر را فراهم می نماید.
داستانی از قران درباره چشم زخم
در داستانی که قرآن درباره مردم بابل گزارش نموده و به مسأله وجود سحر و تعلیم آن به کمک دو فرشته الهی به نام هاروت و ماروت اشاره شده و در این داستان که در سوره بقره آمده به خوبی تبیین و تحلیل می شود که سحر و جادو قابل تعلیم و آموزش است و کارکردهای بسیاری داشته و میتواند امری مثبت و سازنده و یا منفی و زیانبار باشد . انسان این استعداد و توانمندی را به طور ذاتی دارا بوده که از عناصر فرامادی استفاده نموده و یا ابزارهای مادی را در امور فرامادی به کار گرفته که در مورد اخیر مراد آن بوده که شخص میتواند از امور مادی چون چشم برای امری معنوی مثل محبت و دشمنی بهره ببرد.
در داستان سحر جادوگران مصری و مبارزه ایشان با حضرت موسی(ع) این نکته مورد تاکید قرار گرفته که سحر میتواند در چشم و تصرف در آن باشد و از این رو نفوذ جادوی ساحران فرعونی در چشم بنی اسرائیل بوده که موجب وحشت ایشان شده و به این معنا که شخص میتواند با اعمالی، در چشم شخص تصرف نموده و تأثیرات آن را در جان و روحش ببیند. بنابراین با حرکت طنابها و ریسمانها در چشمان مردمان تصرف گردیده و در جان ایشان وحشت و ترس افکنده میشود. (اعراف آیه 116)
کافران مکه نیز در برابر معجزات پیامبر(صلی الله علیه وآله) مدعی بوده که چشمانش در برابر مشاهده گشایش درهای آسمان مسحور گردیدند و در حقیقت پیامبر در چشمان ایشان تصرف نموده تا نتوانند حقیقت و واقعیت را از خیال جدا کنند. (حجر آیه 14و 15) و چنان چه کافران در تلاش بودند چشم زخمی به پیامبر(ص) برسانند که آنان از هر راهی تلاش نموده و تا آن حضرت را بکشند و یا دعوتش را به تعطیلی بکشانند از ساحران و جادوگران بهره گرفتند تا این کار را انجام بدهند و از این رو خداوند میفرماید آیه: وان یکادالذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعواالذکر و یقولون انه لمجنون
یکی از اقسام سحر و جادو، تصرفات چشم است که اگر به گونه آسیب زا و زیانبار باشد از آن به چشم زخم یاد میشود. چشم زخم به معنای آسیبی است که چشم بد به کسی بزند. (فرهنگ فارسی ج1ص1290)
دعای چشم زخم
بعضی از مفسران به بعضی از آیات در قرآن به این منظور تمسک کردهاند که یکی از این موارد آیات 51 و 52 سوره قلم و ان یکاد بوده که نظرات مفسران را به خود جلب نموده است و خداوند در این دو آیه میفرماید: و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند و میگفتند او واقعاً دیوانهای است. حال قرآن جز تذکری برای جهانیان نبوده است.
از این آیه برخی معنای چشم زخم را برداشته و عدهای دیگر آن را معنایی کنایی و شدت خشم تعبیر نموده اند و حتی بعضی دیگر گفتهاند که این آیه دلالت بر تضاد رفتاری کفار بوده یعنی از طرفی با چشمهای خود به اعجاز نگاه کرده و وقتی که قرآن برای آنها خوانده میشد مجذوب میشوند و پشت سر پیامبر میگویند که پیامبر مجنون بوده .
قرآن در آیه 67 سوره یوسف به امکان و حقانیت چشم زخم اشاره نموده و در این آیه حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خویش فرمان داده که در هنگام ورود به مصر از یک دروازه شهر وارد آن نشوند و از آن جایی که فرزندان دهگانه ایشان افرادی زیبا و تنومند و جوان بودند از ایشان میخواهد برای در امان ماندن از چشم زخم مردم مصر از دروازههای متعدد وارد بشوند تا به چشم نیایند. (المیزان ج11 ص218) بنابراین میتوان گفت که چشم زخم امری پذیرفته شده که در بینش و نگرش قرآنی بوده.(مجمعالبیان ج5 و 6 ص380) در حقیقت حضرت یعقوب(ع) از چشم زخم مصریان نسبت به فرزندانش دل نگران بوده که هر چند که آن حضرت بر این نکته تأکید ورزیده که قدرت انسانهای دارای چشم زخم به گونهای بوده که او نمیتواند جلوی آنها را گرفته ، مگر آن که اراده الهی به این تعلق داشته که چشم زخم مردم در ایشان اثر نگذاشته.(یوسف/67)
آوردن چشم زخم در روایات و دستورات لازم برای رفع چشم زخم
بر اساس روایاتی میتوان گفت که مسئله چشم زخم تا حدی قابل قبول بوده و برای مثال واژههایی مثل رقی به معنای تعویذ و نوشتن دعاهایی برای چشم زخم وجود داشته و واژه حرز که هر معصومی برای خود حرز داشته ودر روایات آمده که پیامبر(ص) برای رفع چشم زخم برای امام حسن و امام حسین دعایی نوشته شده و پیامبر میفرماید که حضرت ابراهیم برای حضرت اسماعیل نیز همین تعویذ برای دفع شر چشم را نوشته و همچنین در نهجالبلاغه آمده شده که العین حق والرقی حق چشم زخم حق بوده و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق می باشد.
در الدرالمـنـثـور اوده شده کـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روایـت شده کـه گـفـت است: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله وسـلم در تـفـسـیـر آیـه و ان یکاد الذین کفروا فرموند: مسأله چشم زخم حق بوده و در هـمـان کـتـاب اسـت کـه ابونعیم در کتاب الحلیه از جابر روایت کرده است: رسـول خـدا (ص) فرموند: چشم زخم مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار مىدهد.
سادهترین دستور برای رفع چشم زخم که در در بالا ذکر هم شد خواندن سوره ناس و فلق می باشد و در روایات آمده شده که پیغمبر(ص) این سورهها را برای امام حسن و امام حسین به عنوان تعویذ قرائت می نماید.
و در حدیثی آمده شده که امیرمۆمنان علیه السلام فرموند: پیامبر براى امام حسن و امـام حـسـیـن علیهم السلام رقـیـه گـرفت و این دعا را خواند: اعیذکما بکلمات التامة و اسماء الله الحـسـنـى کـلهـا عـامـة ، مـن شـر السـامـة و الهـامـة، و مـن شـر کـل عـیـن لامـة ، و مـن شر حاسد اذا حسد: شما را به تمام کلمات و اسماء حسناى خداوند از شـر مـرگ و حـیـوانـات مـوذى، و هر چشم بد و حسود آنگاه که حسد ورزد مىسپارم و سپس پـیـامـبـر( ص) نگاهى به ما نمودند و فرموند: اینچنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود.
همچنین از امام صادق(ع) روایت شده است : اگر کسی از شما چیزی از برادرش او را متعجب ساخت 3 بار بگویید: ماشاءالله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. در برخی روایات گفته میشود که تکبیر بگویید تا تأثیر چشم زخم از بین برود و در امان باشید.
علامه طباطبایی نیز در المیزان مینویسد: چشم زخم نوعی از حسد نفسانی بوده که هنگام مشاهده چیزی که در نظر شور چشم، زیاد و تعجب انگیز است محقق میشود و البته نباید از این امر غافل گردید که زیادهگویی ها در این مسئله بسیار بوده که در بین توده مردم بعضی از این مباحث با خرافات عجین و موجب شده برخی اصل آن را هم انکار می نمایند.
رسوماتی مانند اسفند دود کردن و استفاده از مهرههای آبی برای دور کردن چشم زخم مبنای روایی نداشته اما بر حسب اعتقادات مردم این کارها برای در امان ماندن از زخم چشم کاربرد میبرده شده و همانطور که در احادیث و روایات آمده اصل تأثیر دعا برای دفع چشم زخم قابل انکار نبوده اما باز کردن دکانی برای نوشتن دعا و ادعای دعانویسی به هیچ وجه قابل قبول نبوده و میدان دادن به این افراد نیز گناه محسوب می گردد.
فلسفه اسفند و چشم زخم: معلوم نبوده که برای چشم زخم مفید باشد اما به هر حال طبق روایات ذیل استفاده آن بلا اشکال بوده و اگر چه بهترین درمان، پناه بردن به خداوند و استفاده از اذکار مأثوره می باشد و به هر حال در بین مردم روش های متفاوتی برای دفع چشم زخم استفاده شده (مثل اعمالی تخم مرغ و…) که مستند شرعی و عقلی محکمی نداشته و به تجربه دیده شده که از برخی از این شیوه ها نتیجه نیز گرفته شده و لذا مخالفت سرسختانه با آن هم وجهی نداشته ، اما توصیه نمی شود بلکه توصیه ما در همین روش های مذکور است.
- امام علی(ع) در این باره می فرماید: در هر درختى از اسپند، ملائکه اى از جانب خداوند مأموراست که آن را نگهدارد تا به دست کسى برسد، و ریشه آن پناهگاه بوده براى علاج مجنون و مریض، و شاخه آن درمان ۷۲ نوع مرض می باشد
ـ از امام صادق (ع) درباره ى اسپند و… سؤال شدو حضرت دراین جواب فرموند: در هر خانه اى که اسپند باشد از 70 خانه ى اطراف آن شیطان دور مى شود و آن درمان براى 70 نوع مرض است، که آسان ترین آن جذام مى باشد (بحارالانوار، ۵۹، ۲۳۴، باب ۸۴).
دستوراتی از آیت الله بهجت برای دفع جادو و طلسمات و چشم زخم :
-در هنگام اذان در جایی که زندگی می کند، با صوت جهر و آشکار{صدای بلند مثل نماز صبح}، اذان گفته شود.
- بعد از نماز صبح 50 آیه از قرآن را با صوت جهر و آشکار تلاوت نموده.
- دو سوره ی معوّذتین سوره فلق و سوره ناس را زیاد بخواند.
- قبل از خواب 4 قل یعنی سوره های کافرون، توحید، ناس و فلق را خوانده.
- بهمراه خود قرآن داشته و حمل کنید.
- آیه الکرسی را فراوان خوانده وآن را نوشته و در خانه نصب نمایید.
- صدقه دادن و تکرار نمودن معوذتین و تکرار لاحول و لا قوۀ الا بالله
دستورات دیگر برای رفع زخم چشم:
رسول خدا صل الله علیه و آله فرموده اند که هر کس چیز شگفت آوری ببیند سریع بگوید :
الله الله ما شاء الله لا قوة الا بالله "هیچ آسیبی به آن نخواهد رسید "
برای دفع چشم زخم میتوان:4 بار در سوراخ راست بینی و سه بار در سوراخ چپ آن بدمید و بگوید :
"بِسْمِ اللَّهِ لَا بَأْسَ أَذْهِبِ الْبَأْسَ رَبَّ النَّاسِ وَ اشْفِ أَنْتَ الشَّافِي لَا يَكْشِفُ الْبَأْسَ إِلَّا أَنْت"
محمد بن عیسی گویدکه از حضرت رضا (ع)درباره سحر و جادو پرس و جو کردم و فرموند : سحر واقعیت دارد و باذن خدا اثر و ضرر می کند . و چون تو را سحر نمودند دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و بخوان :
بِسْمِ اللَّهِ الْعَظِيمِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ إِلَّا ذَهَبَتْ وَ انْقَرَضَتْ و اگر گرفتار آن شدی دست را تا محاذی صورت بالا ببر و بخوان : حمد و توحید و معوذتین و دست ها را بر پیشانی بمال که به اذن خدا مفید می باشد .
این دعا نیز برای دفع چشم زخم نافع بوده:
"اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ يَابِسٍ وَ لَيْلٍ دَامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ يَابِسٍ رُدَّ عَيْنَ الْعَيْنِ عَلَيْهِ فِي كَبِدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ فَارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ"
این آیات را نیز بخوانید و بدمد که برای چشم زخم مجرب بوده
آیه 57 سوره غافر: :لخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
و آیه 1و 4 سوره ملک : تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱﴾ الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ ﴿۲﴾ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ ﴿۳﴾ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ ﴿۴﴾
حرز امام جواد علیه السلام را همراه داشته باشد مثلاً در انگشتری. و این حرز باید روی پوست آهوی شش ماهه ی تهامه نوشته بشود. (حقیر می گویم طبق احادیث انگشتر 7جلال و عقیق یمنی اصل هم برای حفاظت خوب می باشد).
از دیگر روشهایی که قرآن در همین آیه بدان اشاره شده این بوده که پرهیز از افردی که دارای این قدرت می باشند و نیز استفاده از شیوههایی که زمینههای چشم زخم را فراهم نمیآورد و ظاهر نشدن در برابر شور چشمان یکی از این راهها بوده وخواندن سوره معوذتین به ویژه سوره فلق یکی دیگر از شیوههای پیشگیری و درمان می باشد.
برخی می گویند که آیه من شر حاسد اذا حسد، شامل عائن یعنی فردی که با چشم آسیب میرساند نیز میشود و زیرا چشم زخم گاه از حسادت نفسانی برمی خیزد و به این معنا که فرد هرگاه در دیگری نعمتی یافت و یا فراوانی نعمتی را مشاهده کرد از روی حسادت میکوشد تا آن نعمت از او سلب گردد و با شور چشمی بکوشد تا آن را از میان برداشته.
در تاب پرسش های شما و پاسخ های آیة الله بهجت امده شده که هر کس سوره یس را بنویسد و با خود حمل نماید از شر جن و چشم زخم در امان می مانند.
قابل به تذکر بوده که : قـبـول کردن تـأثـیـر چـشـمزخـم بـه صورت اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نبوده کـه بـه کـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع می باشد و هـم سـبـب شـک و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع بوده و همانگونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذاردهاست.
همچنین شهید مرتضی مطهری در اینباره بیان نموده اند که خالی از لطف نبوده و ایشان در کتاب آشنایی با قرآن چنین مینویسند:
چشمزخم اگر هم حقیقت باشد به این معنای رایج امروز در میان ما بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر میکنند همه مردم، چشمشان شور بوده قطعاً این گونه نیست و همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قایل نبودندو برخی معتقد هشتند که یک نفر وجود داشته و احیاناً در یک شهر، ممکن می باشد که یک نفر یا دو نفر وجود داشته که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آنها بوده و پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم شور می باشند و همه مردم به اصطلاح نظر میکنند درست نیست.
بکار رفتن چشم زخم در ادبیات فارسی:
فردوسی:
ندانم چه چشم بد آمد بر اوی
چرا پژمرید آن چو گلبرگ روی
نظامی:
مبادا بی تو هفت اقلیم را نور
غبار چشم زخم از دولتت دور
سنایی:
آدمی باگنه شکسته تر است
پای طاووس چشم زخم سر است
نظرات