ملی کالا محصولات ایرانی سایتی برای نیازمندیهاودانستنیهای روز

غزل سیصدودوم حافظ خوش خبر باشي اي نسيم شمال غزل سیصدودوم حافظ خوش خبر باشي اي نسيم شمال
^Back To Top

 

 

غزل سیصدودوم حافظ

خوش خبر باشي اي نسيم شمال      كه به ما مي رسد زمان وصال

قصه العشق الاانفصام لها              صمت هاهنا لسان القال

ما لسلمي و من بذي سلم             اين جيراننا و كيف الحال

عفت الدار بعد عافيه                    سالوا حالها عن الاطلال

في جمال اكمال نلت مني              صرف الله عنك عين كمال

 

يا بريد الحمي حماك الله                 رحبا مرحبا تعال تعال

عرصه بزمگاه خالي ماند                ز حريفان وجام مالامال

سايه افكند حاليا شب هجر           تا چه بازند شبروان خيال

ترك ما سوي كس نمي نگرد          آه ازين كبريا و جاه و جلال

حافظا عشق و صابري تاچند         ناله عاشقان خوشست بنال

فال حافظ

بایدخوش خبر باشي  اي نسيم شمال اي پيك خوش خبر محبوب من سالم است خدا او را حفظ كند مرحبا مرحبا بيا بيا و از او خبر بياور و آر قصه عشق پايان پذير نبوده بلكه بي نهايت و بي پاپان مي باشد و قيل و قال هم نمي باشد بلكه حال است بدان كه جانان شما خيلي كبر و غرور دارد از او مطمئن باش بنابراين دعا كن كه چشم زخم نخورد

بدانید که  اي نيت بزودي انجام م يگيرد و بيمار شفا مي يابد و تحفه اي مي رسد و سفر كرده به سلامت باز مي آيد موفقيت از آن شماست و گم گشته پيدا ي شود اما نياز به شكيبايي دارد بنابراين نذري كه كرده اي ادا كن وحاجت يكي از دوستان نيازمند خود را برآورده كن تا خداوند تو را كمك كند) ،اگر مي خواهيد از کسی نامه يا پيامي زود برسد در 4 شب متوالي با حضور قلب و معني از سوره احزاب آيه 14 تا 6 آيه بعد از آن را بخوانيد

خبری را که مدت ها در اتظارش بودی میرسد و  زما وصال برایتان نزدیک بوده و قصه عشق شروع شده و زمان جدایی پایان یافته است. تو هم به کمال و جمال می رسی. میدان برای نشان دادن هنرهایت خالی است پس مرد میدان در زندگی باش

تفسیرغزل302حافظ

بیت اول:اى نسيم شمال،خوش خبر باشى كه با وزش خود،خبر نزديك شدن زمان ديدار را به مامى‌رسانى.

بیت  دوم:داستان عشق،هرگز گسسته نمى‌شود؛در اين جا زبان گفتار لال و بريده مى‌ماند.

  بیت  سوم:از«سلمى»و ساكنان«ذى سلم»چه خبر؟همسايگان ما كجايند و احوالشان چگونه است؟

[سلمى،از عرايس عرب است مانند ليلى در زبان فارسى و ذى سلم نام منزل‌گاهى است كه سلمى درآن مى‌زيسته است.در اين جا مقصود از سلمى،معشوق و غرض از ذى سلم،اقامتگاه اوست.بنابراين‌مى‌گويد:از معشوق ما و از ساكنان كوى او چه خبر؟]

بیت  چهارم:خانه،پس از امن و آبادانى،ويران شد؛اكنون احوال آن خانه‌ى آبادان را از ويرانه‌ها بپرسيد!

بیت  پنجم:تو در اوج زيبايى به آرزوهايت رسيدى؛خداوند،چشم بد را از تو دور كند

  بیت  ششم:اى پيام‌آور منزلگاه دوست،در پناه خدا باشى؛بيا،بيا كه بسيار خوش آمده‌اى![حمى،به معنى‌جاى قرق شده و مقصود از آن،منزلگاه دوست است.]

  بیت  هفتم:اكنون،فضاى بزمگاه،از ياران هم پياله و هم پيمان و از جام‌هاى سرشار از شراب خالى مانده‌است!

بیت  هشتم:اكنون،شب تاريك جدايى سايه بر همه جا افكنده است.بايد ديد كه در اين شب تاريك،خيال‌هاى شب‌رو،چه نقشى بازى خواهند كرد.

بیت  نهم:دلبر زيباى ما به كسى نمى‌نگرد و به حال عاشقان توجهى ندارد!فرياد از اين همه بزرگى وجاه و جلال‌[كه دلبر ما دارد و از آن رو به عاشقان التفات نمى‌كند]

بیت  دهم: اى حافظ،تا كى مى‌توان در عشق يار صبور و شكيبا بود؟ناله سر كن كه ناله‌ى عاشقان،دل‌نشين و خوش است.

ملی کالا

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

Copyright © 2015. ملی کالا  Rights Reserved.