سَمَنو یا سمنک که به پارسی تاجیکی: сумалак وسمنو در انگلیسی kind of dish prepared from the juice of germinating wheat خوانده شده یک نوع خوردنی چسبنده و شیرینی است که از جوانه گندم و آرد درست میگردد. به دليل مرغوبيت خاص سمنوی شهر درق در استان خراسان شمالي جشنواره سمنو هر ساله در اواخر اسفندماه دراين شهر برگزار مي شود. سمنو را معمولاً کمی قبل از نوروز درست میکنند و یکی از سین های سفره هفت سین ایرانیان به شمار میآید.
یکی از اجزای جدایی ناپذیر سفره هفت سین همان سمنوست که سمنو نماد زایش و باروری در گیاهان بوده که بهمراه آمدن بهار، در جای جای ایران دیده شده و افزون بر جایگاه فرهنگی و غذایی اش، در طب سنتی ایران هم به آن توجه و در ابواب «مفردات» کتاب های طب سنتی، از آن با عنوان «نیده» که واژه ای مصری بوده و همچنین از نام های دیگر سمنو، می توان به «سمنوبوا» و «سمن بیا» اشاره شده و سمنو را در فصل بهار وبه مناسبت عید نوروز و نیز همانند حلوا و آش برای برآمده شدن حاجات و نذر ونیاز هم می پزند و باتوجه به ریشه مصری کلمه «نیده» احتمالاً این ترکیب غذایی در دیگر کشورها هم یافت می گردد.
مواد سازنده موجود در سمنو
در پختن سمنو مواد ی مانند:شیرهٔ جوانهی گندم، آرد سبوسدار ودانههای بادام شیرین بیآنکه مغز شود ولی باید دانهٔ بادام، پوست کنده و نشکسته باشد (بیبادام هم میتوان سمنو پخت) بکار برده میشود.
شیرهٔ جوانه گندم
برای فراوردن شیره از جوانهی گندم که در پخت سمنو به کار برده میشود باید گامهای زیر را پیمود:
در ابتدا: گندمها باید از شکستگیها و خالخوردگیها پالوده بشوند و گندمهای شکسته چون نمیرویند، با بودنشان در کنار دیگر گندمها، جای آنها را نیز ترش میکنند و روند رویش را کند یا سرنگون می نماید و جوانه را برای پختن سمنو را ناکارامدتر میکنند.
در ادامه : گندمها بعد از پاک شدن از گندمهای شکسته و نارویا، در آب سرد، شسته خواهند شد و تا از گرد و غبار، پاک میگردند زیرا گرد و غبار، در کندی رویش و تندی در ترشیدن، بسیار کارگر هستند. گندمهای شستهشده ی پالوده را در تشت میریزند و تشت را آن اندازه آب سرد پر نموده تا آب، چیزی پیرامون 2 انگشت از گندمها، بالاتر بیاید و گندمها غرق در آب می شودند. بلندای لایهٔ گندمها نباید آن اندازه بسیار باشد که گندمها در تشت، بترشند. به همین دلیل بهتر است که گندم زیادی خیس باید بشود، در چند تشت انجام بشود و توجه شود که بلندای لایهٔ گندمهای انباشته شده در تشت، بیش از دو تا سه سانتیمتر نباشد.
سپس این گندمهای خیسشده را 2 تا 4 روز باید در تشت، در هوایی خنک و به دور از پرتو و روشنایی، نگهداری نمود و هر روز باید آب تشت را 3 تا 5 بار عوض نمود و نخستین بار، میتوان گندمها را از تشت گرفت و آب تشت را عوض کرد ولی در بارهای پستر، بهتر بوده که آب سرد را در تشت بگیرند تا تشت، لبریز از آب بشود و آن اندازه آب را بر تشت بگیرند تا آب تازه جای آب کهنه در تشت بنشیند و این کار این را در پیامد خواهد داشته که گندمها در این هنگام که در تشت انباشته شدهاند نترشند.
و همین که گندمها جیک زدند، یعنی به اندازهٔ پای موری از دم آنها سفیده بیرون زده شده یا اگر هم این جیکها در گندمها دیده نشد و 4 روز از انباشت گندمها در تشت گذشت، از تشت بیرون کشیده می گردد و در این هنگام آبکش فراهم کرده و کف آن را با پارچه ی سفید تهی از مواد شیمیایی میپوشانند به گونهای که اگر گندمها را روی آن ریختند، آن اندازه پارچه باشد که تا بخورد و روی گندمها را بپوشاند و گندمهای برگرفته از تشت را روی این پارچهها که در کف آبکش جای گرفته پهن می گردند و میتوان گندمها را روی هم بخواباند ولی نباید لایه آن اندازه کلفت شود که ترشیدن یا نروییدن را در پیامد داشته و اگر اندازهٔ گندمها بسیار باشد باید شمار آبکشها را افزود.
آبکشها را بر روی داربست قرار داده تا اگر آب بر آنها ریخته یا پاشیده شد، فزونی آب بتواند از زیر آبکشها بیرون ریخته شود و بعد هر روز سه تا پنج بار بهتر است به گونه ی بارانی و نمنم، گندمها در آبکش، آبیاری شوند و هر از چند گاهی پارچهها را این سو و آن سو کرده تا انباشت گندمها تکانی بخورد و از ترشیده شدن ان جلوگیری گردد و همین که گندمها رستند و ریشهها یکدیگر را از زیر در آغوش گرفتند و در هم تنیده شده باشند و رنگ ریشه را به نقرهای رفته باشد حال هنگامی است که شیرین شدن به فرجام رسیده و ازین پس اگر برویند، این قندها مصرف خواهند شد، باید جوانهها و هر آنچه در آبکشها بوده را از پارچهها جدا کرده و ریز ریز کرده در ظرفی گرد هم کنند.
جوانهها را اکنون در ظرفی در آب سرد ریخته و میچلانند و مشت و مال کرده تا شیره از آنها کشیده بشود و در آب آمیخته بشود. سپس جوانههای مچاله شده را در ظرفی دیگر ریخته و باز هم میچلانند تا بلکه باز هم شیره از آنها کشیده گردیده و در آب در هم بیامیزد. سپستر این آبها را از پالایه یا صافی میگذرانند و در ظرفی دیگر، آب پالایش شده یا صاف شده که شیرهای بیپوشال بوده را میریزند و برای ساختن دوغی با آرد، نگهمیدارند. این همان شیره ی جوانهی گندم وده که سمنو باید با آن پخته شود.
آرد سبوسدار
منظورهمان آردی که با آن نان سنگک میپزند، آردی بسزا برای پختن سمنو بشمار امده و از آن رو که ارزش خوراکی سبوس بر دانایان، پوشیده نیست، آردی را برای پختن سمنو برمیگزینند که به اندازهای در اندرونش سبوس داشته و بیشتر ویژگیها و بهرههای سبوس پس از فرجامیدن پخت سمنو، در آن پایدار میماند و ارزش غذایی سمنو را افزایش خواهد داد
دانههای بادام شیرین که پوست کنده شده ولی شکسته نشده
از قدیم چنین بوده که هنگام پختن سمنو در دیگها٬ بادام ریخته گاهی در میانهٔ پختن سمنو و گاهی هم چیزی نمانده به پایان پخت آن. شاید گروهی بوده باشند که از نخستین هنگام از سر گرفتن پخت سمنو، بادام را در دوغ آرد و شیرهٔ جوانهٔ گندم، ریخته و این کار برای آن بوده که با هم خوردن دوغ یاد شده و بادام نیز در آن میغلطد و نمنم و کمکم اندرونههای پرمایهای از بادام و حتی پوست سفت بادام که مغز را در بر گرفته، درون سمنو میشود و به ارزش خوراکی آن افزوده شده و از همین رو است که شاید ارزش آیینی و فرهنگی و آسمانی به آمیختن بادام در سمنو در میان ایرانیان و مسلمانان، داده شده و این نیز ذکر شود که میتوان سمنو را بی هیچ بادامی پخت و اندازهٔ هر یک از مواد سازنده در پختن سمنو دو پایهٔ سازندهٔ سمنو، شیرهٔ جوانهی گندم میباشد که شیرینکنندهٔ آن بشمار امده و آرد سبوسدار است که تنه ی سمنو و فراورندهٔ فیبر سمنو بوده است.
پس این که در پختن سمنو، از هر یک به چه اندازه باید به کار گرفته و بسته به چگونگی شیرهٔ برگرفته واز جوانه و گونهٔ آرد است. بیشتر هنگامها گفته شده که اگر یک کیلو گندم را برویانند تا جوانه شود، 3 کیلو آرد میبرد و یا شاید 4 کیلو. در بهترین گونه اینچنین بوده که یک کیلو گندم اگر روییده و جوانه شده باشد و آن هم اندازه شیره میدهد که 4 کیلو آرد سنگک را که یک گونه از آردهای سبوسدار بوده را دوغ میکند تا برای جوشیدن و پختن آماده گردد و اندازه ی بادام که در دوغ درست شده با آرد و شیرهٔ جوانه ریخته میشود هم سلیقهای بوده و البته که نباید بیش از اندازه باشد و شاید برای هر 3 کیلو آرد که در دوغ به کار گرفته میشود، هفت بادام سرخوش و چاق، درست و بسزا بوده است.
اندازهٔ غلظت شیره ی جوانه نیز خود به خود بسزا بوده ، زیرا فشرده شدن جوانههای چرخ شده در آب، به گونهای نبوده که بیش از اندازه شیره در آب بیامیزد و این بوده که شیره ی به دست آمده، بسیار درست و بسزا برای ساختن دوغ برای پختن سمنو می باشد.
دیگ بسزا برای پختن سمنو
از دیرباز سمنو را در دیگهای مسی رپخته و بر این باور بودهاند که هم سمنو را خوشرنگ کرده و هم گرما را به گونهای پخش نموده که هیچ بخشی از سمنو بیشتر از دیگر بخشها داغی نمیگیرد تا بسوزد و هم توانمندیهایی از مس به سمنو درون میشود که چشمناپوشیدنی می باشد وامروزه با روی کار آمدن آلومینیم در صنعت ظروف، به کار گرفتن ظروف روحی و آلومینیمی نیز دیده شده است.
نحوه پختن سمنو
ابتدا: آرد را به اندازهای درون ظرف در بر گیرندهٔ شیرهٔ جوانهٔ گندم ریخته که هنگامی که هم خورد، دوغی نرم از آن دو درست بشود به گونهای که هیچ تکه و توپی از آرد، در میانهٔ دوغ، درست نشود و بدین گونه که مبادا سفته و گلولهای از آرد در میانهٔ دوغ، شناور یا تهنشین باشد و اگر دوغ درست شده خیلی خیلی نرم بوده و هنوز جا داشته باشد که به آن آرد افزوده بشود و چنین میکنند. اگر گلولههای آرد در میانهٔ دوغ یا ته دوغ، پدید آمده و آن گلولهها را باید بیرون کشید تا در ظرفی دیگر و شیرهای دیگر برای ساختن دوغ به کار گرفته گردد و همچنین میتوان شیره به ظرف افزود و با سختی فراوانی این گلولهها را نیز با برهم زدنهای پیاپی، پخش نموده و در پایان دوغی برای پخته شدن به روی اجاق ریخته که در فرجام نرمی و آبکی بودن باشد و هیچ ذره یا تکه یا گلولهای از آرد، در آن هویدا نبوده است. ای بسا اندازهٔ آرد و شیرهٔ جوانه، در سنجش با یکدیگر، خیلی هم بسزا و درست بوده ولی چون خوب به هم نخورده و سپس گلوله در میانه درست شده باید آمیزهٔ آرد و شیره را آن اندازه هم بزنند که چنین دوغی درست بشود.
در ادامه کار دوغ برآمده از آرد سبوسدار و شیر ه ی جوانه ی گندم که آماده برای پختن بوده را داخل دیگ که گفته شده را روی اجاق بار گذاشته شده و میریزند و آتش را در اجاق، به اندازهای برمیافروزند که بر هوای پیرامون دیگ و خنکی اندرونهٔ دیگ، چیره بتواند بشود و بتواند آن را با تندی به جوش بیاورد بیآنکه آن اندازه برافروخته گردد که کسی نتواند به دیگ، نزدیک گردد و یا آن اندازه افروخته باشد که هم زدن دوغ برای پختن سمنو نیز نتواند درنگی برای پختن بدهد و سوختن یا ته زدن سمنو را در پی داشته و پس آتش نه آن اندازه پایین بوده که دیر بپزد یا هیچ نپزد، نه آن اندازه بیشتر باشد که ته بزند یا بسوزد و یا کسی نتواند برای هم زدن به اجاق و دیگ، نزدیک گردد و تا زمانی که دوغ به جوش بیاید و بخار را از دلش بیرون بجهاند، باید پیاپی و بیهیچ ایستی هم بخورد و هم زدن نیز باید با پارویی چوبی بوده تا کف دیگ را نخراشد و هم این که این پارو، لبهدار بوده تا کف دیگ را بخاراند و نگذارد که دوغ در کف دیگ، نشست نماید و ته بگیرد و اگر کف دیگ ته بگیرد، سمنو به ناگه واژگون و خراب و بدرنگ و بدمزه شهد است و پس در این هنگام، پزندهٔ سمنو چون نگاهبان یا سربازی باید خود را در کار هم زدن بگمارد و هیچ نایستد.
و زمانی که صدای پق پق برون جستن بخار از دیگ، برخاست و دوغ سمنو جوشیدن را از سر گرفته شد دیگر درنگی برای ته زدن به سادگی پیدا نمیکند و پس روند هم زدن را میتوان کند نمود و کندی به هم خوردن اندرونهٔ دیگ، به این معنا است که پیاپی نیست ولی در هر دقیقه شاید نیاز شود که 3 تا 4 بار همهٔ کف دیگ هم بخورد و همین که ساعتهایی گذشت و آب از دوغ، به اندازهای کشیده شده که دوغ به ریخت خمیر شل یا ژله درآمد و بهتر بوده که تشنگی دیگ را بربزدایند و اندازهای یخ یا آب خیلی خنک به آن افزود که این یخ یا آب نباید آن اندازه باشد که خمیر را به دوغ دگرگون نموده بلکه به اندازهای بسیار کم تا اندکی خمیر را شلتر کرده تا درنگی برای جوشیدن دوباره پیدا نماید و در این جوش دوم، اگر بخشهایی از آرد، هنوز خام بوده بپزد. در تجربه چنین آشکار شده که سنگینی یخ باید یکچهلم سنگینی آردی باشد که با آن، دوغ درست گردیده است.
زمنانی که یخ یا آب خنک به دیگ ریخته گردیده و دوباره هم خوردن باید تند شود و همین که خمیر، سفتتر شده و شلیاش را باخت و نزدیک به خمیر برای نان پختن شد وباید خیلی تند هم بخورد و آتش نیز باید کمتر شود زیرا آب کمی در خمیر هست و احتمال سوختن و ته زدن، بسیار بالا خواهد رفت و وقتی که چند ساعتی این خمیر، هم خورد و به رنگ سمنو درآمد و سفتتر از پیش شد، باید آن را دم گذاشت و در اینجا پزنده باید بسیار زیرک و کارکرده و هرچند سمنو را میتوان بیآنکه دم گذاشته و از دیگ بیرون بکشند، ولی سمنویی دیرپا بوده و سفت و کشسا که دم کشیده و برای دم گذاشتن سمنو، هر آیینی یک جور رفتار و هنجار بوده و روش علمی و عملی که به دور از آیینها و باورکردهای کهن باشد چنین بوده که روی دهانهٔ دیگ، پارچهای دو یا چند لا میکشند و روی پارچه را نیز با درب دیگ، میپوشانند و فروغ آتش را تا جایی که میشود، کم میکنند ولی نه آن اندازه که یارای بخار کردن آب کم را نداشته و سپس هر از چند گاه کوتاهی، پارچهٔ خیس شده از بخار را عوض کرده و دوباره درب دیگ را گذاشته و در این میان، خیلی زیرکی میخواهد تا سمنو را از کف دیگ با قاشق برداشته و بیازمایند که آیا آبی درونش هست یا نه و آیا یارای دم کشیده شدن بیآنکه ته بگیرد را دارد یا خیر وشاید روند پختن، از 15 تا 20 ساعت به درازا بینجامد و روند دم کشیدن نیز از دو تا چهار ساعت باشد
و سرانجام چنین بوده که پختن سمنو اگرچه میتواند با روشهای دقیق علمی و صنعتی بینجامد ، اما روش سنتی و دستی آن کاملاً متکی به تجربه و پرکردگی بوده و بهتر است هر کس نخستین بار که سمنو میپزد، دستبسته زیر فرمان استادی باشد که پیشتر سمنو پخته و سمنویش را آن که فرمان میبرد، دیده و خورده باشد.
مراسم سمنو پزان
معمولاً پختن سمنو در کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان بیشتر از دیگر نقاط انجام گرفته شده و در افغانستان و تاجیکستان، سرودههایی در هنگام پختن آن از سوی زنان اجرا خواهد شد و سروده "سمنو در جوش و ما کفچه زنیم، دیگران در خواب و ما دفچه زنیم"، نمونهای از این سرودهها بوده و در دوران جدید، سمنوپزی با گردهمایی اعضای خانواده و فامیل همراه بوده و سمنو در سفره هفتسین یکی از اقلام اصلی به شمار خواهد امد که در کشور فنلاند به سمنو ممی (Mammi) گفته و نخستین جشنواره سمنوی شهر درق در نوزدهم اسفند یکهزار و سیصد و نود و دو برگزار گردید و این جشنواره هر ساله به میمنت نوروز در میانه اسفند ماه برگزار میشود و خود به پاسداشت سنت دیرینه ایرانیان ادامه پیدا می نماید.
خواص سمنو
کربوهیدرات ها اصلی ترین منبع تأمین انرژی بدن انسان به شمار امده است و بیشتر منابع تأمین آنها گیاهی بوده و کربوهیدرات ها در بدن انسان، یا به طور مستقیم تبدیل به انرژی می گردد و یا بدن، آنها را به صورت چربی ذخیره می شود و همه کربوهیدرات ها، از 3 عنصر کربن، هیدروژن و اکسیژن تشکیل می گردد و گندم پر از املاح معدنی بوده و اگر در پی به دست آوردن ویتامین های گوناگون بوده و به سراغ گندم بروید. حریره گندم با شکر و بادام، برای درمان خونریزی سینه مفید و ضروری می باشد و گندم، از سرطان روده نیز جلوگیری خواهد کرد.
سمنو دارای ویتامینهای A «آ» ، E «ای» ، K «کا» و گروه B «ب» بوده و به دلیل دارا بودن کلسیم و پتاسیم٬ مصرف متعادل آن به افراد سالمند و کسانی که دچار پوکی استخوان داشته اند ، توصیه می گردد و فسفر آن قابل توجه بوده و برای رشد مغزی کودکان و زنان شیرده مفید بوده، آهن، اسید فولیک و ویتامینهای گروه b آن عاملی برای خونسازی و تنظیم هورمونها بوده و میتواند در رفع خستگی و آرامش اعصاب تأثیرگذار بوده و اگر در سمنو از بادام شیرین استفاده گردیده و در هنگام طبخ، ریزمغذیهایش جذب سمنو شده و باعث مقویتر شدن این غذا می گردد.
ویتامین E موجود در ان در واقع این ویتامین معجزه گر و اکسیر جوانی معرفی نامیده شده و سلنیوم و منیزیوم موجود در جوانه گندم ، در پیشگیری از ابتلا به انواع سرطان، مؤثر بوده و به اعتقاد برخی از متخصصان پوست ، مو و زیبایی ، جوانه گندم در درمان ریزش مو، رفع شوره سر و رفع انواع جوش صورت و ناراحتی پوستی مؤثر وضروری است و همچنین کسانی که از یبوست ، خستگی و بی حالی ، کلسترول بالا و دردهای عضلانی رنج می برند باید از این ماده غذایی کمک گرفته و اگر می خواهید لاغر شوید، پودر جوانه گندم را همراه با ماست یا سالاد کاهو ده دقیقه قبل از صرف غذا و اگر می خواهید چاق شوید، آن را 10 دقیقه بعد از غذا میل نمایید.
فرایند جوانهزدن، ویتامینها و املاح معدنی گندم٬ چند برابر گردیده و در مقابل، از کالری و کربوهیدرات آن کاسته خواهد شد. پروتئینهای آن، قابلیت هضم و جذب بهتری را داشته و بر میزان ویتامین C «س» آن افزوده میگردد و در این مرحله، اگر طعم گندم جوانه زده را بچشید، متوجه شیرینی آن خواهید گردید و در واقع گندم، تا زمانی که جوانه نزده و مواد قندیاش به صورت نشاسته ذخیره میشود و طعم شیرین نداشته اما در فرایند جوانه زنی، نشاسته تجزیه و تبدیل به واحدهای کوچک تری به نام مالتوز میشود و اینجاست که شیرینی سمنو پدیدار خواهد شد ولی برخی فروشندگان به دلیل آنکه شیرینی سمنو طبیعی بوده و مصرف آن را به مبتلایان به دیابت و افراد چاق توصیه خواهد شد، اما باید بدانید در سمنو علاوه بر عصارهٔ جوانهٔ گندم، از آرد کامل گندم هم استفاده می گردد و از این رو در هر صد گرم آن ۳۰۰ کالری انرژی نهفته بوده.
گرچه سمنو پروتئین زیاد و چربی کمی داشته اما بیشتر حجم محصول را مواد کربوهیدراتی (قند) تشکیل داده شده و البته قند آن در مقایسه با ساکاروز، شیرینی کمتری بوده ، اما این دلیلی نمیشود که افراد در مصرف آن زیادهروی شود. این قند در بدن، تولید انرژی نموده و مازاد آن موجب چاقی میشود و برای مبتلایان به دیابت و چربی خون بالا محدودیت مصرف کنند.
سمنویی که به صورت فلهای تهیه خواهد شد میتواند حاوی مقادیر زیاد شکر باشد و همچنین از خرید سمنویی که در اماکن عمومی به صورت روباز در معرض انواع آلودگیهای ویروسی، عفونی و هوای آلوده به سرب و جیوه بوده حتما اجتناب شده و سمنو به دلیل بافت چسبناک مستعد پذیرش انواع آلودگیها بوده و طعم ترشیدگی و مزه کپک نشاندهنده فساد آن بوده.
آرد گندم را نشاسته می گیرند و ضماد گندم سوخته با موم و روغن برای جلای رخسار بی نظیر بوده و این ماده غذایی، چاق کننده و تقویت کننده غرایز جنسی می باشد و ضماد گندم پخته با روغن زیتون، برای فروبردن ورم های گرم به همراه آب پیاز برای درمان ورم های سرد، و با آب گشنیز برای تسکین ورم های گرم و خنازیر و غدد، بسیار مفید می باشد و پخته گندم با سکنجبین، برای جوش ها و دانه های آبکی سودمند می باشد و روغن گندم که از جوشاندن و پختن گندم در روغن زیتون به دست می آید، برای درمان قوبا زخم های جلدی که منشأ عصبی داشته به ویژه قوبای اطفال و همچنین پاک شدن کک و مک و درمان کچلی و ریزش طبقات شاخی پوست، مفید می باشد
جوشانده سبوس گندم دوای سرفه و زکام های سخت بوده و اگر با عسل شیرین شده باشد، خوردن آن پس از غذا، یبوست هایی را که منشأ آنها تنبلی کبد و تحریکات روده بوده را درمان می کند و از سبوس گندم می توان نان سیاه هم تهیه نمود ولی سنگین بوده و ترشی معده را زیاد خواهد کرد و مبتلایان به زخم معده، سرطان دستگاه هاضمه و آپاندیس، باید از سبوس گندم پرهیز نمایند و به زنان آبستن توصیه می شود از سوپ گندم که دارای املاح کلسیم، فلوئور، سیلیس و ویتامین های B، است، حتماَ استفاده نمایند و غذای مناسب برای زنان باردار بو ده.
همچنین مواد و ویتامینهای موجود در گندم و جوانهی آن، ارزش غذایی فراوانی را داشته و سمنو به سلامت افراد و پیشگیری از پارهای از بیماریها کمک کرده و دارای مواد مغذی و انرژیزا بوده و به ویژه برای ورزشکاران پرورش اندام، بسیار مفید میباشد وسمنو داروی طول عمر و آرامش اعصاب است. سمنو شیرافزا بوده و برای زنان باردار و یائسه توصیه شده است .در کشور ما از هزاران سال پیش، جوانه ها و اهمیت مصرف آنها، شناخته شده بود.
از دیگر موارد مفید درمانی موجود در سمنو میتوان به اثرات شفابخش آن در درمان : سؤ هاضمه، نازایی، سختی زایمان، سنگ کیسهٔ صفرا و اختلال صفرا، پادرد، کندی ضربان قلب، ریزش مو، لاغری، یبوست، واریس، قند خون و دیابت، رشد قد، بیخوابی عصبی، احتلام، تصلب شرائین و کلسترول، ضعف حافظه، بیماران دوره نقاهت، MS «اماس» ، بهتزدگی، پرکاری تیروئید، اسکیزوفرنیا، سایکوز «روانپریشی» ، فسفات در ادرار، خونادراری، ترمیم زخمها، فلج مغزی، مقاومت در برابر عفونت، بهبودی زخمهای قرنیه، بیماری رینود، اکرودینی، کولیباسیلوز، بریبری، شارکو، هوابلعی، مخملک، کوریزای مزمن، پیستوریازیس، ورم دستگاه تناسلی، تب برفکی، ورم میزراه، سرگیجههای منی پر، کمخونی هیپوکروم، آرتروز، ورم زبان همراه بار، آرتریت پا و شبیکه، پارکینسون، عوارض یائسگی، پورپورا، اسپرو، اسکروفولوس، هپاتیت، یرقان، یرقان نوزادی، کمک به ترمیم شکستگی استخوان و عقیم بودن، به عنوان غذا و کمک درمانی مفید و مؤثر می باشد.
همچنین در داخل این غذای بهشتی که تزئینبخش سفرهٔ هفتسین بوده بادامهای شیرین (سنگی) میریزند که نماد و مایهٔ برکت بوده. این بادامها را بعد از پختن شدن از سمنو خارج میکنند؛ تعدادی از آنها را به عنوان برکت کیف پول در داخل کیف پول قرار داده تا باعث فراوانی پول و ثروت گردد. بادام، حاوی ویتامین E «ای» و B1 «ب۱» و مقدار فراوانی از فسفر، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، گوگرد، سدیم، آهن، قند، مواد ازته و چربی است که به هنگام طبخ سمنو، جذب آن شده و باعث مقوی شدن بیشتر این غذا می شود.
نکته هایی برای بهتر پختن سمنو
گندم مرغوب وسالم باشد و گندمها رو خوب پاک کرده و دونههای شکسته رو جدا نموده.
نسبت های مواد متناسب باشد مثلا برای 4 نفر: میزان گندم 1كيلو گر ، آرد سفيد گندم 5كيلوگرم ، آب به مقدار لازم وآجيل به اندازه دلخواه لازم است و با تجربه میتوان اندازه ها را بکار برد
خیس کردن گندم به مدت 2الی 3 رو زبیته به ابو هوا اگر هوا گرم باشد دو روز کافی است
جنس دستمال حتما نخی باشد
با اسپری پارچه را همیشه نمناک کرد
شیره گندم و اب ولرم را کاملا هم زد تا گلوله نشود
دقت کنید ساقه سبز دیده نشود زیرا سمنو شیرین نمیشود ومزه سبزی میگیرد
برای قرار دادن پسته و بادام و فندق پوست کنده باشد و بدون نمک و بو نداده باشه
بعد از اینکه مراحل مختلف پخت سمنو تموم گردید باید بذارید سمنو حدود ۱۰ ساعت در معرض هوای عادی خونه گذاشته شود و بعد از اون میتونید سمنو رو تو ظرفهای دردار بریزید و خوب و سالم تا چند هفته توی یخچال نگه داری شود.
سمنو به رنگ قهوهای خوشرنگ درمیآد، غلظتش زیاد و مزهش بسیار شیرین می گردد.
میزان ارتفاع گندم توی ظرف کمتر از 8 سانتیمتر باشه و روزی دو بار آب ظرف رو عوض کرده که ترش نشه و بو نگیرد