یکی از بناهای تاریخی که مورد توجه گردشگران بسیار قرار میگیرد مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی میباشدو آرامگاه فردوسی سنبلی در شمال مشهد است. این مجموعه زیبای در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی شهر در مسیری منشعب از راه عمومی مشهد به کلات نادری، نزدیک به شهر تاریخی طابران و بقعه تاریخی هارونیه قرار دارد و همچنین روستای پاژ زادگاه فردوسی که امروزه فاز نامیده میشود در ۲۸ کیلومتری شرق آرامگاه فردوسی قرار دارد. از آرزو های پارسیان و پارسی دوستان، ادیبان و عاشقان ادبیات ایران دیدار از آرامگاه بزرگ مرد حماسه و ناجی تاریخ ادبیات ایران زمین ،حضرت فردوسی است
.
در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طرحهایی برای گسترش و بهسازی آرامگاه این حماسه سرای بزرگ زبان پارسی در دست اقدام دارد که در همین زمینه زمینها و ساختمانهای اطراف آرامگاه به تملک این سازمان در میآیند و هرگونه ساخت و ساز تازه در حریم آرامگاه کلاً ممنوع میباشد ،که امیدی برای حفاظت این اثر زیبا وجود دارد.ساختمان کنونی آرامگاه در سال ۱۳۱۳ همزمان با آیینهای هزاره فردوسی گشایش یافت.طرح آرامگاه فردوسی به شکل بناهای پرسپولیس و مقبره کورش کبیر در پاسارگاد فارس ساخته شده که از سه بخش تشکیل شده: اولین بخش آن که میانی ترین بخش حساب آمده و از سنگ قبری از جنس مرمر به ابعاد ۱٫۵×۱ متر و حدود ۰٫۵ متر ارتفاع تشکیل شده و در مرکز در سکوی مرمری قرار گرفته ، بخش دوم آن شامل تالاری مربع شکل میباشد که از سنگ مرمر ساخته و داخل آن با کاشی تزئین گشته و چهار ستون بلند با دو سر ستون بزرگ در چهارگوشه این تالار موجود میباشد و تصویر مردی بالدار در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی ایجاد گشته است که ویژگیهای پرسپولیس را بیشتر به یاد میآورد ،اخرین یا سومین بخش محوطه نیز پلکانی پوشیده از سنگ مرمر است که اتاق روی آن قرار گرفته و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی دیوار آن حک شده است.
استاد حسین حجار باشی زنجانی سنگتراشی سنگهای بنا و قبر را انجام داده . سنگ نوشتههای آرامگاه به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی میباشد از آثار استاد طاهرزاده است. و طراحی معماری آن که بر پایهی طرح پیشین حسین لرزاده بوده با کمی تغییرات در ابعاد و اندازه و تزئینات، توسط هوشنگ سیحون طراحی و بازسازی شد.گفته میشود ، پیکر فردوسی را به دلیل شیعه بودنش به گورستان راه ندادند و ناچار او را در باغ خودش درون شهر طابران توس، نزدیک به دروازه ی شرقی رزان به خاک نمودند.در خبری نه چندان موثق آمده است ساختن اولین بنا بر گور ابوالقاسم فردوسی را به سپهدار توس در زمان فردوسی، یعنی ارسلان جاذب سپهدار توس نسبت داده، که البته ذکر او در دیباچه شاهنامه نیز آمدهاست.
صد سال پس از مرگ فردوسی در سال ۵۱۰ نظامی عروضی آرامگاه فردوسی را زیارت کرد، و ششصد سال بعد هنگامی که عبیدخان ازبک به دلیل کینه ی تعصب آن را ویران کرد، قاضی نورالله شوشتری به شرف زیارت آن نایل آمد. بعدها در ۱۳۰۲ ه. ق که میرزا عبدالوهاب خان شیرازی نصیرالدوله (آصفالدوله) والی خراسان بود، به دستور آن مرد ادبدوست گورجای فردوسی به قرائن و آثار و علائمی، در باغی درون طوس تعیین گردید و بنایی آجری بر آن ساخته شد.بعد از جنگ جهانی اول که شور و احساسات ملی در ایران بالا گرفته بود . در مجامع و مطبوعات قدرشناسی از فردوسی و لزوم بنای شایستهای بر سر خاک او مطرح گردید.در همان زمان ملکالشعرا بهار که طوس را زیارت کرده و تنها سکویی بی سقف و دیوار بهجای بنای آصفالدوله یافته بود، در ۱۲۹۹ در هفتهنامهی نوبهار خود مقالهای در لزوم بنای آرامگاه نوشت و پس از تأسیس انجمن آثار ملی در سال ۱۳۰۱، به همت محمدعلی فروغی رئیس انجمن کوششهایی برای ساختمان آرامگاه آغاز شد نیت این بود که آرامگاه شاعر بزرگ ملی به هزینه ی مردم باشد نه از بودجهی دولت به همین دلیل، در ۱۳۰۴ با نشر بیانیهای از مردم خواستند که اعاناتی برای این منظور به حساب انجمن پرداخت نمایند اردبهشت ماه در سال ۱۳۰۵ کی خسرو شاهرخ که نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود، ماموریت یافت به همراه گروهی از طرف انجمن برای تعیین محل دقیق خاکسپاری فردوسی از تهران به شهر طوس سفر کند.پس از جستجو در باغ حاج میرزا علی قائم مقام نایب التولیه، تختگاهی پیدا نمودند به طول شش متر و عرض پنج متر وکه در واقع همان مدفن فردوسی بود. آندره گدار رئیس اداره باستان شناسی مقبره را به شکل اهرام مصر طراحی کرده بود و ساخت طرح در مراحل اولیه پیش رفته بود ولی با مخالفت ذکاءالملک فروغی این طرح تخریب شد تا به جای آن مقبرهای به سبک زیبا و اصیل ایرانی هخامنشی ساخته شود. طراحی این مقبره بر عهده حسین لرزاده گذاشته و اشعار کتیبهها به خط استاد عمادالکتاب نوشته شدو سپس بر سنگهای نما انتقال داده شده. ساختمان آرامگاه در سال ۱۳۱۱ آغاز و در مدت ۱۸ ماه به پایان رسید و برای جشن هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ آماده شد.مساحت ساختمان ۹۴۵ متر و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. متاسفانه از آنجا که در طراحی بنا محاسبات فنی دقیق لازم به عمل نیامده بود، بویژه به سبب عدم محاسبهی مقاومت خاک و مصالح پی، ساختمان آرامگاه از همان سالهای نخست شروع به جذب رطوبت و نشست کرد.
تعمیرات و مراقبتهای سیساله هم بی فایده بود، و ناچار لزوم تجدید بنای آرامگاه مطرح و به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ بازسازی بنا با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید.تفاوت بنای قدیم و جدید بر این اساس بود که :بنای پیشین دارای نمای بیرونی شبیه بنای فعلی بود، اما داخل آن کوچکتر و کمعمقتر و دارای دو ورودی کمعرض شرقی و غربی بود. بنای کنونی سعی شده در ظاهر کاملاً شبیه بنای پیشین باشد دارای نهصد متر سطح زیربنا، و ساخته شده از بتون و سنگ و کاشی است. بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود این بار میانتهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشیکاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دورهی هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد. دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقهی توس نماسازی شد که بطور کل هیأت کلی بنا آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی میکند.اینک باغ آرامگاه حدود شش هکتار مساحت دارد که یک موزه و کتابخانه داردکه سالانه بیش از یک میلیون زائر و شیفتهی فردوسی را میپذیرد. موزه در گذشته، چایخانه سنتی و مکانی برای استراحت بازدیدکنندگان بود ولی بعدها در سال ۱۳۶۱ با کشف آثار باستانی در شهر قدیم توس و همچنین اهدای اشیای تاریخی توسط افراد مختلف به موزه مبدل گشت. با این همه فضلای اهل ادب ایران این مجموعه را درخور شأن رفیع فردوسی نمیدانند و در صدد توسعه و آبادی آنند.از امکانات رفاهی که برای ارادتمندان به استاد سخن مهیا شده وهمچنین تهیه بلیط برای استفاده از موزه الزامی و کتابفروشی محل نیز در خدمت بازدیدکنندگان میباشد.از اشعار زیبای شاعر بزرگ ملک الشعرای بهار در مورد بازسازی مقبره فردوسی میتوان به:آنچه کوروش کرد و دارا، و آنچه زرتشت مهین زنده گشت از همّت فردوسیِ سحر آفرین وهمچنین شاهنامه هست بی اغراق قران عجم رتبه ی دانای طوسی رتبه ی پیغمبری نام برد.
شاهنامه پرآوازهترین سرودهی فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است. فردوسی وقتی سرودن شاهنامه را آغازنمود که زبان پارسی دری تواناییهای لازم را برای بیان انواع موضوعها یافته بود، اما هنوز در سراسر مناطق پارسی زبان به صورت یکدست و یکسان درنیامده، و در لهجه هر شهر و ناحیه واژهها و تعبیرهای خاصی وجود داشته، و مؤلفان کتاب مسالک و ممالک به برخی نکتهها در این زمینه اشاره کردهاند. فردوسی از گویندگان عصر سامانی سرودن شاهنامه را در آن سالها که موج ایراندوستی بالا گرفته بود آغاز و سرانجام شاهنامه را در تاریخ ۲۵ سال ۳۸۴ هجری قمری (برابر با ۳۷۲ خورشیدی) با این بیتها به پایان رساند :
سر آمد کنون قصهی یزدگرد به ماه سفندارمذ روز ارد
ز هجرت سه صد سال و هشتاد و چار به نام جهان داور کردگار