غزل دویست وششم حافظ
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
بر در شاهم گدایی نکتهای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
در شب قدر ار صبوحی کردهام عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود
فال حافظ
این نیت عملی شده و اشکالی درآن وجود نداشته ، بلکه با توکل به خدا و ادای نذر و رفتن به یکی از مشاهد متبرکه و خواندن سوره یوسف آیه 10 تا 30 گشایش بسیار بوده است و ناراحت و افسرده نباش و اینقدر فکر گذشته را نکن. فکر این باش به عهد و پیمانی که بسته ای عمل نمایی. به دنبال کسب روزی باش که خداوند هر آنچه را که بخواهی از مال و دولت به تو می بخشد. فعلا" نمی توانی به عهدی که بسته ای عمل کنی ولی سعی خودت را کرده پس این سعی و کوشش تو را به سر منزل مقصود می رساند
هر روز می گویی دریغ از روز گذشته درحالی که باید تصمیم خود را قطعی بگیری و با قدرت و شوکت عمل کنی و از تردید و دو دلی دست برداری که آفت پیشرفت بوده و شما درهر جمعی نمونه و مورد توجه هستید پس نیازی ندارید که او از شما تعریف یا انتقاد کند بلکه به خود متکی باشید
متاسفانه وسواس و تردید شما را پژمرده کرده است وآن شادابی گذشته را ندارید پس اگر می خواهید کارهایتان با نظم باشدو آن طوری که می خواهید انجام گرفته و سعی کنید دقت کنید تصمیم بگیرید وقت شناس باشید و تحولی جدی در زندگی خانوادگی شما ایجاد می شود که به نفع پدر و مادر یا همسرتان خواهد بود هدیه ای دریافت می کنید و از مسافر خبر خوشی رسیده و ازدواج عملی می گردد و طلاق به اصلاح می گراید خرید و فروش اشکالی نداشته است.
معانی ابیات غزل206حافظ
بیت اول: در گذشته پیش از این به فکر و یاد عاشقان بوده ای و پیوند گرم ومهر و محبت تو با ما ، در سراسر گیتی مشهور بود .
بیت دوم:هر گز فراموش مباد آن هم نشینی شبهایی که با شیرین لبان به گفتگو در باره راز عشق واسرار مجالس عاشقان سپری گردیده
بیت سوم:هر چند زیبایی ماهرویان مجلس دل ودین ما را می برد باز گفتگوی ما در اطراف مزایای خوش طبعی و نکو خویی دور زده
بیت جهارم:پیشتراز اینکه این آسمان کبود و سقف نیلی فام سپر را برپا کنند ابروی معشوق ، مانند سقفی ، باز دارنده دیدار چشم من در انحنای خود بوده است .
بیت پنجم:از آغاز بامداد روز بی ابتدای سرنوشت تا پایان شام ابدیت ، مهر و محبت بر یک پیمان استوار وثابت قرار داشته ودارد.
بیت ششم:اگر سایه لطف معشوق بر سر عاشق افتاد جای شگفتی نیست ، ما به او نیاز داشتیم و او نیز به ما تمایل داشته
بیت هفتم:مرا ببخش اگر بند تسبیحی که در دست داشتم پاره شد! زیرا دست من در بازوی ساقی با ساق بلورین و سفید حلقه شده بود !
بیت هشتم:بر من خورده مگیر که چرا در سحرگاهان شب قدر شراب بامدادی نوشیده ام زیرا یار بی خبر و با حالت نشاط و سرخوشی از در درآمد جام شراب هم در کنار تاقچه اطاق موجود بود.
بیت نهم:بر در خانه شاه ، گدایی لطیفه و سخن بکری با من در میان گذاشت . گفت بر سر هر سفره یی که نشستم در یافتم که روزی دهنده اصلی خدا میباشد
بیت دهم:ازآن زمان که حضرت آدم در بهشت بود ، شعر حافظ برای زینت بر برگهای گل نسرین و گل سرخ نوشته شده
شرح ابیات غزل206
وزن غزل: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات و بحر غزل: رمل مثمن مقصور
معانی کلمات غزل 206
حلقه عشاق: گردهمایی عاشقان .،شهره آفاق :زبانزد همگان ، مشهور جهان ،اندیشه:فکر و تدارک ، فکر وتدبیر و چاره جویی
صحبت :مصاحبت ، معاشرت ، مجالست ، هم نشینی ،بحث:مباحثه ، گفت گو .
لطف طبع:سبک روحی ، نرم خوبی ، نکو خویی ، خوش اخلاقی.