غزل دویست وچهارم حافظ
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
یاد باد آن که چو چشمت به عتابم میکشت معجز عیسویت در لب شکرخا بود
یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود
یاد باد آن که رخت شمع طرب میافروخت وین دل سوخته پروانه ناپروا بود
یاد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود
یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی در میان من و لعل تو حکایتها بود
یاد باد آن که نگارم چو کمر بربستی در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود
یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
یاد باد آن که به اصلاح شما میشد راست نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
فال حافظ:
گذشته افسوس و حسرت خوردن دردی را دوا نکرده زیرا باید حال و آیندهر ا بهدست آورید تا موفق شوید زیرا هر چه به خود ودیگران سخت بگیرید زندگی نیز به مشا سخت خواهد گرفت پس زندگی جدیدی بر مبنای تلاش سرعت عمل و دقت ساخته و این نیت با کمی صبرو حوصله قابل اجراست به شرط آنکه به یکی از مشاهد متبرکه رفته و نذر خود را ادا کنید
بدانید که توفیق الهی همراه این نیت است، پس جای نگرانی نیست بیمار شفا یافته وقرض ادا میشود ازدواج عملی بده اما طلاق راهی طولانی دارد مسافر شما حال رضایت بخشی دارد و لی فعلاً صلاح نمی داند به مشا بگوید خرید و فروش یکسان است
دارای همسری مهربان و 4 فرزند در طالع دارید ملاقاتی در پیش و مسافرتی مهم خواهید داشت معني بیت های غزل 204حافظ
بیت اول: به ياد آن زمان ،كه در پنهاني نگاه عنايتي به ما داشتي و علامت ونشانه محبت تو از چهره ، آشكار و در صورت ما نقش بسته بود
بیت دوم:به ياد آن زمان ، كه نگاه تند و وسرزنش آميز چشمت ، من را از پاي در مي آورد و (بلافاصله ) لب شيرينت به مانند معجزه حضرت عيسي كه مرده را زنده مي كرد، به من روح تازه اي بخشيده است
بیت سوم:به ياد آن زمان كه در نشست خودماني كه به جز من ويار ، ديگري نبود، باده بامدادي زده و توفيق الهي مارا همراهي کرده
بیت جهارم:به ياد آن زمان كه شمع نوراني چهره ات نور شادي مي پراكند و اين دل رنج كشيده ام پروانه آسا بر گرد آن پرواز در مي آمد.
بیت پنجم:به ياد آن زمان كه در آن گردهمايي هاي شادانه با نيك خوبان، تنها كسي كه از روال ادب خارج شده و خنده هاي مستانه سر مي داد ، شراب بود ( كه از ساغر به پيمانه جاري شده).
بیت ششم:به ياد آن زمان كه به هنگام درخشيدن باده ياقوت فام پياله ، ميان لعل لب تو و من گفتار ها وكردارها صورت گرفته
بیت هفتم:به ياد آن زمان كه چون محبوب من كمر همت به عزم سفر مي بست ، ماه نو در ركاب او، به مانند قاصدي به جاي نعل سمند اورا كمي پيموده.
بیت هشتم:به ياد آن زمان كه ساكن خرابات و مست و بي خود بودم و آن حضور قلبي را كه امروز در مسجد فاقد آن هستم ، در آنجا مي داشتم.
بیت نهم:به ياد آن زمان كه با صلاح ديد و تصحيح شما ، مضامين بكر اشعار حافظ صورت صحيح به خود گرفته است
شرح ابيات غزل204
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان و بحر غزل حافظ : رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ میباشد
لغات مهم غزل 204حافظ
رقم:نشانه ، رقم مهر: نشانه عشق ، نقش عشق
ياد باد:فراموش مباد، به ياد بماناد، در ياد وخاطره باقي باشد، به ياد ان زمان. معجزعيسوي:زنده كردن مُرده
عتاب:ناز و ملامت ، نگاه تند و سرزنش آميز. لب شكر خا:لب شيرين.
صبوحي زده :باده صبوحي زده ، كسي كه شراب بامدادي نوشيده. شمع طرب(اضافه تشبيهي) شمع شادي.
مجلس انس:مجلس محبت والفت، محفل خودماني و در اصطلاح عرفا: مجلسي كه اهل نظر از راه ديدار جمال يار اثرات جمال حق را در دل خود حس مي كنند.
ناپروا:بي پروا ، بي ترس و بيم ، بزمگه خلق و ادب:مجلس عيشي كه از اشخاصر خوش خلق و مودب منعقد بود.
خنده زدي:خنده مي زد. لعل تو:لب تو.
ياقوت قدح: ياقوتي كه در قدح است، كنايه از شراب سرخ فام.
كمر بر بستي:كمر بر كمر مي بست ، عزم سوار شدن بر اسب را مي كرد.