در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بیبدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
جهان و کار جهان بیثبات و بیمحل است
بگیر طره مه چهرهای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما مست باده ازل است
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون مقصور
بیت اول : در ایندوروزمانه تنها دوستیکرنگ و بیریا تنگ شراب و دفترجنگ غزلهایناب است.
بیت دوم : از تنگنا و گذرگاه عمر سبکبار بگذر و به یاری روی آور وبه شادی بگذران که عمر با گذشتن آن دیگر باز نمیگردد.
بیت سوم : تنها من از اینکه کار نیکی نکرده شرمنده نیستم که ملالت و شرمندگی علمای دین هم نشانی از علم بی عمل آنهاست.
بیت چهارم : در پیش چشم عقل و در مسیر عمر و در این دوره پر آشوب، دنیا و مشغولیات آن ناپایدار و بیاعتبار به نظر میآید.
بیت پنجم : دست و چنگ در زلف ماهرویی زده با او دل خوشدار و اینقدر از سعد و نحس زهره و زحل سخن و داستان مگو.
بیت ششم : برای رسیدن به وصال تو آرزوهای زیادی در دل داشتم افسوس که مرگ در کمینگاه عمر تاراجگر آرزوهاست.
بیت هفتم : این چنین که حافظ ما سرمست باده ازلی است در هیچ دوره و زمانی کسی او را هشیار نخواهد یافت.
خلل: رخنه، تباهی، فساد، خرابی.
سفینه: کشتی، جنگ غزل، دفتری که در آن غزلهای ناب را مینوشتهاند.
جریده: مجرد، تنها، سبکبار بودن ازتعلقات دنیوی.
عافیت: صحت و سلامت، پرهیزکاری.
عمل: کار، کنایه از کارنیک.
علما: دانشمندان، کنایه از علمای دینی.
پرآشوب: پر از فتنه و فساد، پر از غوغا.
بیمحل: بیجا، بیاعتبار.
طره: موهای آویخته به پیشانی تا بالای ابرو.
سعد: مبارک، میمون.
نحس: شوم.
امل: آرزو.
دور: زمان، گرداگرد، یک دوره.
مست باده ازل: سرمست ازباده مقسوم ازلی.
بیشتر غزلهایی که مانند این غزل از آن بوی نومیدی و افسردگی میآید مربوط به بدترین دوره عمر شاعر آزاداندیش ما حافظ یعنی پس از قتل شاه شیخ ابواسحاق تا حکومت شاه شجاع است. دراینگونه غزلها همیشه صحبت از ناپایداری و بیوفایی دنیا و خوشباشی و مستی و بازگویی نصیبه و قسمت ازلی است که حافظ بدان میاندیشیده است. مفاد بیت مقطع دلالت بر این دارد که حافظ از علم نجوم و اصطلاحات آن آگاهی کامل داشته است. در بیت پنجم از سعد و نحس ستارگان صحبت میکند و قدما اعتقاد داشتند که سعد دو ستارهای است در منزل بیست و دوم از منازل قمر و نحوست مربوط به ستارگان زحل و مریخ است. در بیت مقطع منظور حافظ از دور همان یک دور شمسی حرکت زمین به دور خورشید یعنی ۳۶۵ روز است و طایفه زروانیان یا ازلیون یا دهری مذهبان عقیده داشتند که زمان عاملی ابدی و جاوید و منشاء خلق جهان و جهانیان است و به همین دلیل به آن ازل میگفتند و حافظ میفرماید به هیچ دوره وسال ازسالهای عمر محدودش هشیار نمیشود زیرا او مست باده مقسوم ازلی است و در این بیت اضمار قبل از ذکر که ضرورت شعری است آمده و برای درک بهتر معنای شعر بایستی چنین خواند:
چنین که حافظ ما مست باده ازلیست
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
تعبیر و فال حافظ :
قدر جوانی خویش را بدانید. فرصتهای طلایی را یکی یکی دارید از دست می دهید. به یار خود اعتماد کنید. با چشم عق به دور دست نگاه کنید. با یک اتفاق کوچک میدان را ترک نکنید. مقاوم باشید اگر هنری دارید آن را نشان بدهید که به نفع شماست و هوشیاری بهترین روش برای پیروزیتان می باشد.
غزل اول حافظ ( غزل 1 حافظ ) غزل بیست و یکم حافظ ( غزل بیست و یکم حافظ ) غزل چهل و یکم حافظ ( غزل 41 حافظ )
غرل دوم حافظ ( غزل 2 حافظ ) غزل بیست و دوم حافظ ( غزل بیست و دوم حافظ ) غزل چهل و دوم حافظ (غزل42 حافظ)
غزل سوم حافظ ( غزل 3 حافظ ) غزل بیست وسوم حافظ غزل (غزل23حافظ) غزل چهل و سوم حافظ (غزل 43 حافظ )
غزل چهارم حافظ (غزل 4 حافظ ) غزل بیست و چهارم حافظ ( غزل 24 حافظ ) غزل چهل و پنجم حافظ (غزل44 حافظ )
غزل پنجم حافظ (غزل 5 حافظ ) غزل بیست و پنجم حافظ ( غزل 25 حافظ )
غزل ششم حافظ ( غزل 6 حافظ ) غزل بیست و ششم حافظ ( غزل 26 حافظ )
غزل هفتم حافظ (غزل 7 حافظ ) غزل بیست و هفتم حافظ ( غزل 27 حافظ )
غزل هشتم حافظ (غزل 8 حافظ) غزل بیست و هشتم حافظ ( غزل 28 حافظ )
غزل نهم حافظ ( غزل 9 حافظ) غزل بیست و نهم حافظ ( غزل 29 حافظ )
غزل دهم حافظ (غزل 10 حافظ) غزل سی ام حافظ ( غزل 30 حافظ )
غزل یازدهم حافظ ( غزل 11 حافظ ) غزل سی و یک حافظ ( غزل 31 حفاظ )
غزل دوازدهم حافظ ( غزل 12 حافظ ) غزل سی و دو حافظ ( غزل 32 حافظ )
غزل سیزدهم حافظ ( غزل 13 حافظ ) غزل سی و سه حافظ ( غزل 33 حافظ )
غزل چهاردهم حافظ (غزل 14 حافظ) غزل سی و چهارم حافظ ( غزل 34 حافظ)
غزل پانزدهم حافظ ( غزل 15 حافظ ) غزل سی و پنجم حافظ ( غزل 35 حافظ )
غزل شانزدهم حافظ (غزل 16 حافظ ) غزل سی و ششم حافظ ( غزل 36 حافظ )
غزل هفدهم حافظ ( غزل 17 حافظ ) غزل سی و هفتم حافظ (غزل 37 حافظ )
غزل هجدهم حافظ ( غزل 18 حافظ ) غزل سی و هشتم حافظ ( غزل 38 حافظ )
غزل نوزدهم حافظ ( غزل 19 حافظ ) غزل سی و نهم حافظ ( غزل 39 حافظ )